شمارهٔ ۱۷۱
آنان که وصل یار همی آرزو کنند
باید که خویش را بگدازند و او کنند
وقتست کز روانی می ساقیان بزم
پیمانه را حباب لب آب جو کنند
می نالی از نیی که به ناخن شکسته اند
این وای ناخنی به دلت گر فرو کنند
دیوانه وجه رشته ندارد مگر همان
تاری کشد ز جیب که چاکی رفو کنند
خون هزار ساده به گردن گرفته اند
آنان که گفته اند نکویان نکو کنند
لب تشنه جوی آب شمارد سراب را
می زیبد ار به هستی اشیا غلو کنند
از بس به شوق روی تو مست ست نوبهار
بوی می آید ار دهن غنچه بو کنند
پیمانه را به ماتم صهبا نشاندن ست
ای وای گر ز خاک وجودم سبو کنند
آلوده ریا نتوان بود غالبا
پاکست خرقه ای که به می شستشو کنند
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آنان که وصل یار همی آرزو کنند
باید که خویش را بگدازند و او کنند
هوش مصنوعی: کسانی که در آرزوی وصال معشوق هستند، باید خود را فدای عشق کرده و جانشان را به خاطر او در معرض خطر قرار دهند.
وقتست کز روانی می ساقیان بزم
پیمانه را حباب لب آب جو کنند
هوش مصنوعی: زمانی است که با نشاط و شادابی، ساقیان مهمانی مشغول ریختن شراب به درون جامها هستند و حبابهایی بر روی سطح آب جو ایجاد میکنند.
می نالی از نیی که به ناخن شکسته اند
این وای ناخنی به دلت گر فرو کنند
هوش مصنوعی: تو از نیای میناالی که به ناخنهایت شکسته شده است. ای کاش که ناخنهایت به دل کسی فروریخته شود.
دیوانه وجه رشته ندارد مگر همان
تاری کشد ز جیب که چاکی رفو کنند
هوش مصنوعی: دیوانه هیچ ارتباطی با دیگران ندارد، مگر اینکه از خود چیزی بیرون بیاورد تا بتواند زخمی را ترمیم کند.
خون هزار ساده به گردن گرفته اند
آنان که گفته اند نکویان نکو کنند
هوش مصنوعی: افرادی که ادعا میکنند نیکوکاران باید کارهای نیک انجام دهند، مسئولیت خون هزاران انسان بیگناه را بر دوش دارند.
لب تشنه جوی آب شمارد سراب را
می زیبد ار به هستی اشیا غلو کنند
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که کسی که تشنه است، سراب را مانند آب واقعی میبیند و اگر بگویند که اشیا وجود دارند، او به آن باور میکند. درواقع، احساس نیاز و تشنگی، انسان را به سمت خیال و تصویرهای غیرواقعی میکشاند.
از بس به شوق روی تو مست ست نوبهار
بوی می آید ار دهن غنچه بو کنند
هوش مصنوعی: به خاطر عشق و زیبایی تو، آنقدر شاداب و سرمست هستم که در فصل بهار، بوی خوش شراب از گلهای شکفته به مشام میرسد.
پیمانه را به ماتم صهبا نشاندن ست
ای وای گر ز خاک وجودم سبو کنند
هوش مصنوعی: شراب خوشمزه را در ظرفی که بایستی برای یادبود و غم استفاده شود قرار دادن جای نگرانی دارد؛ افسوس که اگر وجود مرا به خاک سپارند، چه اتفاقی خواهد افتاد.
آلوده ریا نتوان بود غالبا
پاکست خرقه ای که به می شستشو کنند
هوش مصنوعی: هرگز نمیتوان دروغ و تزویر را به نوعی پاک و صحیح جلوه داد، چرا که لباسهایی که با شراب شسته میشوند، هیچگاه نمیتوانند واقعاً پاک و خالص باشند.