گنجور

شمارهٔ ۱۷

غمت در بوته دانش گدازد مغز خامان را
لبت تنگ شکر سازد دهان تلخ کامان را
قضا در کارها اندازه هر کس نگه دارد
به قطع وادی غم می گمارد تیزگامان را
ز هستی پاک شو گر مرد راهی کاندرین وادی
گرانیهاست رخت رهرو آلوده دامان را
دماغ فتنه می نازد به سامان رسیدن ها
طلوع نشئه گرد راه باشد خوش خرامان را
پی رسوایی ارباب تقوی جلوه ای سر کن
کتانها ماهتابی ساز شاهم نیک نامان را
به عرض ناز خوبان را ز ما بی تاب تر دارد
عنان از برق باشد در رهش زرین ستامان را
خرابیم و رضایش در خرابی های ما باشد
ز چشم بد نگه دارد خدا ما دوستکامان را
بسا افتاده سرمست و بسا افتاده در طاعت
تو دانی تا به لطف از خاک برداری گدایان را
ز قاتل مژده زخمی گلم در جیب جان ریزد
نشاط انگیز باشد بوی خون خونین مشامان را
جهان را خاصی و عامی ست آن مغرور و این عاجز
بیا غالب ز خاصان بگذر و بگذار عامان را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

غمت در بوته دانش گدازد مغز خامان را
لبت تنگ شکر سازد دهان تلخ کامان را
هوش مصنوعی: محبت و غم تو در دل دانشمندان تأثیر عمیقی دارد و آن‌ها را متحول می‌کند، به طوری که لذت و شیرینی از گفتار تو برای افرادی که طعم تلخی را تجربه کرده‌اند، فراهم می‌کند.
قضا در کارها اندازه هر کس نگه دارد
به قطع وادی غم می گمارد تیزگامان را
هوش مصنوعی: سرنوشت هر فردی به اندازه توانایی و شایستگی او در انجام کارها بستگی دارد و این سرنوشت می‌تواند افراد با способности قوی را سریع‌تر به سمت موفقیت و خوشبختی رهنمون کند.
ز هستی پاک شو گر مرد راهی کاندرین وادی
گرانیهاست رخت رهرو آلوده دامان را
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی در مسیر حق و حقیقت قرار بگیری، باید از زشتی‌ها و گناهان دوری کنی، زیرا این راه پر از مشکلات و سختی‌هاست و کسی که بار آلوده‌ای به دوش داشته باشد، نمی‌تواند به مقصد برسد.
دماغ فتنه می نازد به سامان رسیدن ها
طلوع نشئه گرد راه باشد خوش خرامان را
هوش مصنوعی: فتنه در حال خودستایی است و به سامان رسیدن‌ها، نشانه‌ای از آغاز سرخوشی و شادابی است. افرادی که با آرامش و زیبایی حرکت می‌کنند، در این مسیر خوشایند به نظر می‌رسند.
پی رسوایی ارباب تقوی جلوه ای سر کن
کتانها ماهتابی ساز شاهم نیک نامان را
هوش مصنوعی: برای پنهان کردن رسوایی یا ناپاکی اربابان، لباسی زیبا و درخشان از پارچه‌های نازک و روشن بر تن کن تا چهره‌ی نیکو و محبوبی را نشان دهید.
به عرض ناز خوبان را ز ما بی تاب تر دارد
عنان از برق باشد در رهش زرین ستامان را
هوش مصنوعی: زیبایی و ناز خوبان به قدری زیاد است که نمی‌توانند از احساساتشان کنترل داشته باشند. مانند درخشش برق که در راه آن‌ها مانند زردی طلا جلوه‌گری می‌کند.
خرابیم و رضایش در خرابی های ما باشد
ز چشم بد نگه دارد خدا ما دوستکامان را
هوش مصنوعی: ما دچار نقصان و نقصان خود هستیم و شاید خداوند در همین ضعف‌ها و ناکامی‌هایمان راضی باشد. امیدواریم که او ما دوستانش را از چشم‌های بد و ناپاک دور نگه دارد.
بسا افتاده سرمست و بسا افتاده در طاعت
تو دانی تا به لطف از خاک برداری گدایان را
هوش مصنوعی: بسیار پیش آمده که افرادی در حال نشئه و مستی به زمین افتاده‌اند و همچنین افرادی که در حال بندگی و اطاعت هستند. تو می‌دانی که چطور با رحمت و لطف خود می‌توانی افرادی را که در حال گدایی هستند از زمین بلند کنی.
ز قاتل مژده زخمی گلم در جیب جان ریزد
نشاط انگیز باشد بوی خون خونین مشامان را
هوش مصنوعی: از کسی که به ما خبر از زخم گل می‌دهد، بویی خوش و نشاط‌آور به مشاممان می‌رسد، این بو به خاطر خون است و ما را به وجد می‌آورد.
جهان را خاصی و عامی ست آن مغرور و این عاجز
بیا غالب ز خاصان بگذر و بگذار عامان را
هوش مصنوعی: در دنیا افرادی هستند که خود را متمایز و منحصر به فرد می‌دانند و برخی دیگر در موقعیت ضعیف‌تری قرار دارند. تو که در جایگاهی برتر هستی، بهتر است از افرادی که خود را خاص می‌دانند بگذری و به عامه مردم توجه کنی.