گنجور

شمارهٔ ۱۴۶

نیست وقتی که به ما کاهشی از غم نرسد
نوبت سوختن ما به جهنم نرسد
دوری درد ز درمان نشناسی هشدار
کز تپیدن دل افگار به مرهم نرسد
می به زهاد مکن عرض که این جوهر ناب
پیش این قوم به شورابه زمزم نرسد
خواجه فردوس به میراث تمنا دارد
وای گر در روش نسل به آدم نرسد
صله و مزد میندیش که در ریزش عام
لاله از داغ و گل از چاک به شبنم نرسد
بهره از سرخوشیم نیست دماغم عالی ست
باده گر خود بود از میکده جم نرسد
هر چه بینی به جهان حلقه زنجیری هست
هیچ جا نیست که این دایره با هم نرسد
فرخا لذت بیداد کزین راهگذر
به کسان می رسد آن کس که به خود هم نرسد
هر کجا دشنه شوق تو جراحت بارد
جز خراشی به جگرگوشه ادهم نرسد
طوبی فیض تو هر جا گل و بار افشاند
جز نسیمی به پرستشگه مریم نرسد
سوزد از تاب سموم دم گرمم غالب
دل گرش تازگی از اشک دمادم نرسد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نیست وقتی که به ما کاهشی از غم نرسد
نوبت سوختن ما به جهنم نرسد
هوش مصنوعی: زمانی که غمی به ما نمی‌رسد، یعنی چیزی برای آزار ما وجود ندارد، به جایی نمی‌رسیم که دچار عذاب شویم.
دوری درد ز درمان نشناسی هشدار
کز تپیدن دل افگار به مرهم نرسد
هوش مصنوعی: اگر به دوری و غم‌هایت عادت کنی و درک نکنیشان، به زودی متوجه خواهی شد که قلبی دردمند دیگر به آرامش نمی‌رسد و درمانی برای آن وجود ندارد.
می به زهاد مکن عرض که این جوهر ناب
پیش این قوم به شورابه زمزم نرسد
هوش مصنوعی: از زاهدان نخواه که در برابر این حقیقت، که این جوهر گرانبهاست، سخنی بگوید؛ زیرا این جمع نمی‌توانند به ارزش آن پی ببرند و مثل آب وضو نظرشان به آنست.
خواجه فردوس به میراث تمنا دارد
وای گر در روش نسل به آدم نرسد
هوش مصنوعی: خواجه بهشت را به ارث برده و آرزو دارد که نسل آدمی همچنان ادامه پیدا کند، ولی اگر این نسل به او نرسد، وای بر او.
صله و مزد میندیش که در ریزش عام
لاله از داغ و گل از چاک به شبنم نرسد
هوش مصنوعی: هرگز به پاداش و نتیجه کار فکر نکن، زیرا در جریان عمومی زندگی، گل‌ها و لاله‌ها از درد و غم نمی‌توانند به زیبایی و تازگی شبنم دست پیدا کنند.
بهره از سرخوشیم نیست دماغم عالی ست
باده گر خود بود از میکده جم نرسد
هوش مصنوعی: من از خوشی و سرمستی بهره‌ای ندارم، چون حال و هوای من بسیار خوب است. حتی اگر خود باده از میکده به سوی من بیاید، باز هم به من نخواهد رسید.
هر چه بینی به جهان حلقه زنجیری هست
هیچ جا نیست که این دایره با هم نرسد
هوش مصنوعی: هر چیزی که در این دنیا مشاهده می‌کنی، مانند حلقه‌های زنجیر به هم پیوسته‌اند. هیچ نقطه‌ای وجود ندارد که این دایره‌ها به یکدیگر نرسند یا ارتباطی نداشته باشند.
فرخا لذت بیداد کزین راهگذر
به کسان می رسد آن کس که به خود هم نرسد
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که از لذت‌های ناشی از بی‌عدالتی بهره‌مند می‌شود، چون در این مسیر، دچار وضعیت‌هایی می‌شود که حتی به خودای خود نیز نمی‌تواند دست یابد.
هر کجا دشنه شوق تو جراحت بارد
جز خراشی به جگرگوشه ادهم نرسد
هوش مصنوعی: هر جا که حس شوق تو احساس می‌شود، تنها جراحت‌هایی به دل و جان من می‌زند و هیچ آسیبی به دیگری نمی‌رسد.
طوبی فیض تو هر جا گل و بار افشاند
جز نسیمی به پرستشگه مریم نرسد
هوش مصنوعی: خوشبختی و برکت تو در هر مکانی مانند گل و میوه پخش می‌شود، اما تنها نسیمی از آن به مکان عبادت مریم نمی‌رسد.
سوزد از تاب سموم دم گرمم غالب
دل گرش تازگی از اشک دمادم نرسد
هوش مصنوعی: عذاب و گرمای طاقت‌فرسای زندگی باعث رنجش و سوختنم می‌شود، حتی اگر دلی شاد و تازه داشته باشم، باز هم اشک‌ها و غم‌ها به‌طور مداوم به سراغم می‌آید.