حبذا بخت مساعد که پس از چندین گاه پروانه التفات مخدوم مشفق مهربان مشعر بر گلههای دوستانه و نصایح مشفقانه رسید و مزید اعتماد ببقای عهد مودت گردید.
کلک مشکین تو هر دم که ز ما یاد کند
ببرد اجر دو صد بنده که آزاد کند
گله فرموده بودید که چرا رقیمجات مشفقانه را بعرایض صادقانه جواب نکرده ام؟ مگر خود هنوز ندانسته اید که فرمایشات سرکار همه عین صواب است و مسئله بی جواب. اگر شما ببنده مخلص رقیمه ننویسید و رشحات کلک گهربار را از مخلصان امیدوار دریغ بفرمائید، جای رنجش و گله هست. بر خلاف من که هر چه زحمت ندهم خوب تر است. خوبرویان را شاهدی سزواراست و زشت رویان را مستوری. چهره زشتان چندان که محبوب تر باشد، مرغوب تر افتد. طیب عنبر هر چند مکرر گردد دلکش تر است و بوی سیر هر قدر ضایع تر شود ناخوشتر. اگر من بالمثل خدام مخادیم گرامی را از روایح کریهه پیاز و سیر رنجه و دلگیر نسازم، راحتی برایشان خواسته ام و زحمتی کاسته.
بلی، در باب چاقو اگر حرفی دارید جوابهای شافی در مقابل هست. چند بار که چاقوهای بسیار خوب مختار و ممتاز مرغوب بحضرت سامی انفاد شد، مقبول طبع بلند و خاطر مشکل پسند نیفتاد و بخدا که خوب تر از آنها در کارخانة فرانسه و انگلیس بدست نمیافتد، تا چه رسد ببارخانه تبریز و تفلیس. از آن گذشته وقایع نگاری باین ولایت فرستادید که: آفتی بود آن شکار افکن کزین صحرا گذشت.
کنج چاقو و گروانکه چای و قند کنار سکه در این مملکت چنان شد که اسلام در دیار فرنگ و انصاف در بلاد ایران و صبر در قلوب عشاق و عنقا در اقطار آفاق و ظلم در عهد عدل شاهنشاه و پول در کیسه نواب نایب السلطنة روحی فداه. بلی از این سه متاع اگر در این حدود وجودی هست از یخدانهای بساط و انبانهای لازم الانبساط باید خواست. تا چه کند قوت بازوی تو.
روزی که موکب نواب رکن الدوله بر جناح نهضت بود، بسیار سعی و تلاش کردم که شاید برای گوهرکان بروجرد محمد که بنام از همه عالم امکانش برتر گیریم یک قبضه چاقو تحصیل کنم، صورت امکان نیافت وجود خارجی نداشت.
اما نصایح مشفقانه سرکار چون همه بر وفق مصلحت بود و دلایل محکمه داشت بگوش جان شنیدیم و تصدیق نمودیم و دنبال فرمایشات موکده شما رفتیم که البته حقیقت آن تا امروز بر رأی صواب نمای ملازمان سامی مشهود و مکشوف شده خواهد بود. و متوکلا علی الله و مستعینا بومستمدا منه. تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند.
والسلام
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حبذا بخت مساعد که پس از چندین گاه پروانه التفات مخدوم مشفق مهربان مشعر بر گلههای دوستانه و نصایح مشفقانه رسید و مزید اعتماد ببقای عهد مودت گردید.
هوش مصنوعی: خوشبختانه بعد از مدتی، توجه و محبت کسی که به ما اهمیت میدهد، باعث شد پیامهای دوستانه و نصایح او را دریافت کنیم و این موضوع به اعتماد ما به ادامه دوستی کمک کرد.
کلک مشکین تو هر دم که ز ما یاد کند
ببرد اجر دو صد بنده که آزاد کند
هوش مصنوعی: هر بار که یاد تو به ذهنمان میرسد، پاداشی به ارزش آزادسازی دوصد بنده به خاطر یاد تو بر دوش ما میافتد.
گله فرموده بودید که چرا رقیمجات مشفقانه را بعرایض صادقانه جواب نکرده ام؟ مگر خود هنوز ندانسته اید که فرمایشات سرکار همه عین صواب است و مسئله بی جواب. اگر شما ببنده مخلص رقیمه ننویسید و رشحات کلک گهربار را از مخلصان امیدوار دریغ بفرمائید، جای رنجش و گله هست. بر خلاف من که هر چه زحمت ندهم خوب تر است. خوبرویان را شاهدی سزواراست و زشت رویان را مستوری. چهره زشتان چندان که محبوب تر باشد، مرغوب تر افتد. طیب عنبر هر چند مکرر گردد دلکش تر است و بوی سیر هر قدر ضایع تر شود ناخوشتر. اگر من بالمثل خدام مخادیم گرامی را از روایح کریهه پیاز و سیر رنجه و دلگیر نسازم، راحتی برایشان خواسته ام و زحمتی کاسته.
هوش مصنوعی: شما از من گله کردهاید که چرا به نامههای محبتآمیز شما با صراحت پاسخ ندادهام. آیا هنوز متوجه نشدهاید که تمام فرمایشات شما درست و بدون تردید است؟ اگر شما به من نامهای نزنید و از دلگرمیهای دوستانه خود دریغ کنید، جای گله و ناراحتی دارد. اما من برعکس این هستم که هر چقدر کمتر زحمت بکشم بهتر است. زیباییها باید از آنها که زیبایند حمایت کنند و زشتیها باید پنهان بمانند. هر چه چهرهای زشتتر باشد، در محبوبیت کمتر قرار میگیرد. بوی خوش هر چه بیشتر تکرار شود، دلپذیرتر است و بوی بد حتی اگر بیشتر از قبل هم باشد، ناخوشایندتر میشود. اگر من بهجای خادمان عزیز شما از بوی بد سیر و پیاز ناراحتشان کنم، در واقع برای راحتی آنها تلاش میکنم و زحمتی را از دوششان برمیدارم.
بلی، در باب چاقو اگر حرفی دارید جوابهای شافی در مقابل هست. چند بار که چاقوهای بسیار خوب مختار و ممتاز مرغوب بحضرت سامی انفاد شد، مقبول طبع بلند و خاطر مشکل پسند نیفتاد و بخدا که خوب تر از آنها در کارخانة فرانسه و انگلیس بدست نمیافتد، تا چه رسد ببارخانه تبریز و تفلیس. از آن گذشته وقایع نگاری باین ولایت فرستادید که: آفتی بود آن شکار افکن کزین صحرا گذشت.
هوش مصنوعی: بله، اگر در مورد چاقو نظری دارید، پاسخهای قانعکنندهای وجود دارد. بارها چاقوهای بسیار باکیفیت از نوع مختار و ممتاز به خدمت حضرت سامی ارسال شد، اما مورد توجه ایشان قرار نگرفت. به خداوند قسم که بهتر از آنها در کارخانجات فرانسه و انگلیس پیدا نمیشود، چه برسد به بازار تبریز و تفلیس. همچنین، شما درباره وقایع این منطقه گزارشی ارسال کردهاید که اشاره به آفتی داشته که شکارچی از این دشت عبور کرده است.
کنج چاقو و گروانکه چای و قند کنار سکه در این مملکت چنان شد که اسلام در دیار فرنگ و انصاف در بلاد ایران و صبر در قلوب عشاق و عنقا در اقطار آفاق و ظلم در عهد عدل شاهنشاه و پول در کیسه نواب نایب السلطنة روحی فداه. بلی از این سه متاع اگر در این حدود وجودی هست از یخدانهای بساط و انبانهای لازم الانبساط باید خواست. تا چه کند قوت بازوی تو.
هوش مصنوعی: در این سرزمین، وضعیت به گونهای شده که چاقو و گرانی چای و قند، همانند اسلام در کشورهای غربی، انصاف در ایران، صبر در دلهای عاشقانه، و وجود ظلم در زمان حکومت عادلانه شاهنشاه، و پول در دست نایبالسلطنه، به چشم میخورد. بهراستی، اگر این سه چیز در این ملک موجود است، تنها باید از یخدانها و انبارهای مکفی جست و جو کرد. بگذار ببینیم که تو با قدرت بازویت چه میتوانی انجام بدهی.
روزی که موکب نواب رکن الدوله بر جناح نهضت بود، بسیار سعی و تلاش کردم که شاید برای گوهرکان بروجرد محمد که بنام از همه عالم امکانش برتر گیریم یک قبضه چاقو تحصیل کنم، صورت امکان نیافت وجود خارجی نداشت.
هوش مصنوعی: در روزی که موکب نواب رکن الدوله در کنار نهضت قرار داشت، تلاش زیادی کردم تا بتوانم برای گوهرکان بروجرد محمد، که به خاطر شهرتش از همه عالم بالاتر بود، یک چاقو به دست آورم، اما چنین امکانی وجود نداشت و نتوانستم آن را به دست بیاورم.
اما نصایح مشفقانه سرکار چون همه بر وفق مصلحت بود و دلایل محکمه داشت بگوش جان شنیدیم و تصدیق نمودیم و دنبال فرمایشات موکده شما رفتیم که البته حقیقت آن تا امروز بر رأی صواب نمای ملازمان سامی مشهود و مکشوف شده خواهد بود. و متوکلا علی الله و مستعینا بومستمدا منه. تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند.
هوش مصنوعی: ما راهنماییهای دلسوزانه شما را که همه بر اساس مصلحت و با دلایل محکم ارائه شده بودند، با جان و دل پذیرفتیم و بر اساس فرمایشات شما عمل کردیم. حقیقت این موضوع تا به امروز برای افرادی که در این زمینه مسئولیت دارند، روشن و نمایان خواهد شد. ما به خداوند توکل کرده و از او یاری میجوییم. حال باید دید چه پیش خواهد آمد و در این مسیر نقش خود را ایفا خواهیم کرد.