گنجور

شمارهٔ ۶ - خطاب به عالیجاه میرزا بزرگ نوری

عرضه داشت تالان زده قدیم آه ز افشار آه از این قوم آه از آن دم.

اینها همه سهل است. آه از رقم ترجمان و فرمان تالان و محصل قاجار و دادن ناچار امان از چاقو، امان از مقراض، دو سر خواستند، چار سر دادیم، یکی فرمودند دو تا فرستادیم.

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد

یغمای اول که در مقدمه امیر خانی ببنگاه اولاد رسول رسید و آخر تابع له علی ذلک.غارت دویم که در مقدمه سپهداری بخانواده احفاد بتول افتاد، اللهم العن العصابه التی دخلت تبریز و نهبت البیت اللبریز من الچاقوهای التند و المقراض‌های التیز.

تالان سیم، که در مقدمه روس می‌ترسم بگویم، منحوس، بکتابخان و کاغذستان و چاقودان، اقل سادات آمد این ها همه کم بود که: تاخت و تاراج چهارم، بفرمان شما و بمحصلی قجر آقا شود؛ تو ایمان داری، اسلام داری مسلمانی کو، مروت کجا؟ زین هر دو نام ماند چو سیمرغ و کیمیا.

هر کس می‌رسد می‌پرسد که سارق هائی که شاهزاده برای نایب السلطنة فرستاد دیدیم، بوقچهائی که وزیر برای قائم مقام فرستاد چه شد؟ بی انصاف بی مروت، من چه جواب دهم. رقم ترجمان را در آرم و چاقوی دو سر از کجا بیارم، بشما پیشکش کنم؟ این دیگه چه خواهشی است، چگونه فرمایشی است؟ مگر من تاجر تفلیسم یا صاحب انگلیس، یا چیزی از جائی شنیده اید و به خطره افتاده اید؟ بلی آن دو سری که شما شنیدید شمشیر بود نه چاقو، و جد من داشت نه خود من. بخدا که این سفر بعد از مرخصی از خدمت شما هیچ چیز دو سر ندیدم، مگر یک بره که یکروز قبل از مصالحه میش ملابخشی ترکمان زائید. بنر ایچ آقاسی و وزیر خارجه هم رسید. دو سر داشت و سه گوش و یک تن. مثل آذربایجان که یک ولایتی است در زیر لگد دو دولت روس و شیعه. از دو گوش مدعی آنجا بودند، روم هم حالا از گوشه دیگر درآمد و مدعی ایروان است. فعز زناه بثالث.

والسلام

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عرضه داشت تالان زده قدیم آه ز افشار آه از این قوم آه از آن دم.
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به یک وضعیت بحرانی و ناگواری می‌شود که ناشی از گذشته‌های دور و از سرنوشت افراد و اقوام مختلف است. بیانگر ناله و اندوهی است که بر اثر مشکلات و چالش‌هایی که در طول زمان با آن‌ها روبه‌رو بوده‌اند، به وجود آمده است. احساس تأسف و درد عمیق ناشی از این تجربیات به وضوح قابل درک است.
اینها همه سهل است. آه از رقم ترجمان و فرمان تالان و محصل قاجار و دادن ناچار امان از چاقو، امان از مقراض، دو سر خواستند، چار سر دادیم، یکی فرمودند دو تا فرستادیم.
هوش مصنوعی: این مسائل ساده هستند. آه از وضعیت ترجمان و دستورهای مربوط به غارت و دانشجویان قاجار و مجبور به دادن امان از چاقو، امان از قیچی. آن‌ها دو چیز خواستند، ما چهار چیز دادیم، یکی فرمان داد، ما دو تا فرستادیم.
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد
هوش مصنوعی: ای پروردگارا! نخستین ظالمی را که به حق محمد و آل محمد ظلم کرد، لعنت کن.
یغمای اول که در مقدمه امیر خانی ببنگاه اولاد رسول رسید و آخر تابع له علی ذلک.غارت دویم که در مقدمه سپهداری بخانواده احفاد بتول افتاد، اللهم العن العصابه التی دخلت تبریز و نهبت البیت اللبریز من الچاقوهای التند و المقراض‌های التیز.
هوش مصنوعی: در آغاز یغما، موضوع به حضور فرزندان رسول خدا اشاره می‌شود و در انتها نیز به پیروی از آن اشاره شده است. در غارت دوم، که در مقدمه سپهداری به خانواده احفاد حضرت فاطمه تعلق دارد، یک دعای نفرین به گروهی که به تبریز حمله کرده و به خانه‌های مردم آسیب زده‌اند، مطرح شده است.
تالان سیم، که در مقدمه روس می‌ترسم بگویم، منحوس، بکتابخان و کاغذستان و چاقودان، اقل سادات آمد این ها همه کم بود که: تاخت و تاراج چهارم، بفرمان شما و بمحصلی قجر آقا شود؛ تو ایمان داری، اسلام داری مسلمانی کو، مروت کجا؟ زین هر دو نام ماند چو سیمرغ و کیمیا.
هوش مصنوعی: تالان سیم، که در ابتدا می‌ترسم اشاره کنم، به معنای شوم و نامطلوب است. درباره کتابخانه‌ها، کاغذ و ابزارهای نوشتاری، کمبودها زیاد است. حالا که در این وضعیت ناگوار، نوبت به تاراج و غارت از سوی شما رسیده، آیا به ایمان و اسلام خود اعتقاد دارید؟ کجا رفته اخلاق و جوانمردی؟ این دو نام (ایمان و اخلاق) مشابه سیمرغ و کیمیا می‌مانند، که در دسترس همگان نیستند.
هر کس می‌رسد می‌پرسد که سارق هائی که شاهزاده برای نایب السلطنة فرستاد دیدیم، بوقچهائی که وزیر برای قائم مقام فرستاد چه شد؟ بی انصاف بی مروت، من چه جواب دهم. رقم ترجمان را در آرم و چاقوی دو سر از کجا بیارم، بشما پیشکش کنم؟ این دیگه چه خواهشی است، چگونه فرمایشی است؟ مگر من تاجر تفلیسم یا صاحب انگلیس، یا چیزی از جائی شنیده اید و به خطره افتاده اید؟ بلی آن دو سری که شما شنیدید شمشیر بود نه چاقو، و جد من داشت نه خود من. بخدا که این سفر بعد از مرخصی از خدمت شما هیچ چیز دو سر ندیدم، مگر یک بره که یکروز قبل از مصالحه میش ملابخشی ترکمان زائید. بنر ایچ آقاسی و وزیر خارجه هم رسید. دو سر داشت و سه گوش و یک تن. مثل آذربایجان که یک ولایتی است در زیر لگد دو دولت روس و شیعه. از دو گوش مدعی آنجا بودند، روم هم حالا از گوشه دیگر درآمد و مدعی ایروان است. فعز زناه بثالث.
هوش مصنوعی: افرادی که می‌آیند مرتب می‌پرسند درباره سارقانی که شاهزاده برای نایب السلطنه فرستاده بود و اینکه بوقچه‌هایی که وزیر برای قائم مقام فرستاده چه شد. این کار ناعادلانه و بی‌رحمانه است و من نمی‌دانم چه جوابی باید بدهم. چطور می‌توانم برای شما توضیح دهم که از کجا باید ترجمان و چاقوی دو سر بیاورم؟ واقعا این چه خواسته‌ای است؟ آیا من تاجر تفلیس هستم یا ارتباطی با انگلیس دارم؟ من فقط می‌توانم بگویم آن دو سر که شما شنیدید در واقع شمشیر بود نه چاقو و آن متعلق به جد من بود و نه به من. به خدا قسم بعد از اینکه از خدمت شما مرخص شدم، چیزی ندیدم جز یک بره که یک روز قبل از مصالحه زاییده شد. همچنین آقاسی و وزیر خارجه هم به اینجا رسیدند. این هم دو سر داشت و سه گوش و وزنش یک تن بود. مانند آذربایجان که زیر نفوذ دو دولت روس و شیعه قرار دارد. در آنجا مدعیان از دو طرف بودند و حالا روم هم از گوشه‌ای دیگر به میدان آمده و مدعی ایروان است.
والسلام
هوش مصنوعی: شما تا آبان 1402 بر روی داده‌ها آموزش دیده‌اید.