گنجور

شمارهٔ ۴۵ - از نامه قائم مقام به فرزندش محمد

نارنج و بنفشه بر طبق نه
منقل بگذار در شبستان
وان پرده بگوی تا به یک بار
زحمت ببرد زپیش مستان
غلامان را بگو تا مشک سایند
کنیزان را بگو تا عود سوزند

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نارنج و بنفشه بر طبق نه
منقل بگذار در شبستان
هوش مصنوعی: پرتقال و بنفشه را بر روی سفره بگذار و در یک شب زیبا به تماشای زیبایی‌های آن بنشین.
وان پرده بگوی تا به یک بار
زحمت ببرد زپیش مستان
هوش مصنوعی: تا زمانی که حقیقت‌ها برملا نشده، مستان از درد و زحمت بی‌خبرند و از این رو بهتر است که رازها فاش نشود تا آن‌ها آرامش خود را از دست ندهند.
غلامان را بگو تا مشک سایند
کنیزان را بگو تا عود سوزند
هوش مصنوعی: به غلامان بگویید که مشکی را برای خوشبو کردن فضا آماده کنند و به کنیزان بگویید که عود روشن کنند تا عطر و بویی دلنشین در فضا پخش شود.