در نکوهش صدر اعظم وقت
لابهاء لادهاء لابیان لاعباره
فیما ذاتدعی یا مدهی شغل الوزاره
ابقطرام قواره ام بقدکالمناره
ام بغارین لکل منهما الف مغاره
قل متی فرزنت یا بیدق شطرنج الشراره
و متی اقرشت یا الام من رهط الفزاره
ان یرانی الفلک الاعظم یوما بالحقاره
این امثالک یا منتوف من تلک الجساره
اتری تخفض قدری بعد ترک الاستزاره
قل لنا من انت حتی تنبغی منک الزیاره
انت نفخ صادر فی صدر ایوان الصداره
سافرمن داره کانت لک الجعره جاره
نعم ما بلغت بالآمال من تلک السفاره
فافعلن ما شئت من غیظ و طیش و حراره
وا طلب الاموال من حیث تری لقیا التجاره
واضعفن عشرا علیها تاره من بعد تاره
انما الا ملاک من عشریک فی نهب و غاره
و کذا الملاک فی عدم و عسرو خساره
و بحکم یا قومنا غربانکم صارت مظاره
هل یرجی عاقل من علقم الاالمراره
ذهبت عن دوحه الدوله والدین النضاره
فهو بالله لقرع الشرع و العرف حجاره
و هو فی مخزن بیت المال من دارالاماره
فاعل بالله ما یفعل بالانبارفاره
او کما تفعل فی محتلج القطن شراره
هل سمعتم سرقه نظهر فی زی التجاره
اورایتم رشوه تحت غشاء الاستعاره
فیه سرقل ما یدرج فی طی العباره
قلت نبذا منه و العاقل یکفیه الاشاره
انا بیکار بودی الحق ام الهمه کاره
خطاب به میرزا محمد شفیع«صدر اعظم» هنگام توقف اردوی شاه در چمن اوجان: ان للصدر خصالا هی للقدر کمالدر شکایت از روزگار: سئمت من امتداد زمان عمری
اطلاعات
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
لابهاء لادهاء لابیان لاعباره
فیما ذاتدعی یا مدهی شغل الوزاره
هوش مصنوعی: این شعر به نوعی در مورد بیثباتی و عدم قطعیت در امور مربوط به زندگی و مسئولیتها صحبت میکند. شخصی در حال ابراز ناامیدی از وضعیت فعلی است و از پیچیدگیها و چالشهای שעל در مسئولیتهای اجتماعی و شغلی خبر میدهد. به نظر میرسد که او از وضعیتی رنج میبرد که در آن نمیتواند به درستی تصمیمگیری کند و این موضوع او را به دیوانگی نزدیک میکند. در کل، این بیت به احساسات ناپایداری و چالشهای روانی اشاره دارد.
ابقطرام قواره ام بقدکالمناره
ام بغارین لکل منهما الف مغاره
هوش مصنوعی: من چون ستون بلندی هستم، با قامتی که به برج میماند، در غاری زندگی میکنم که برای هر کدام از ما هزاران غار دیگر وجود دارد.
قل متی فرزنت یا بیدق شطرنج الشراره
و متی اقرشت یا الام من رهط الفزاره
هوش مصنوعی: بگو چه زمانی تو را از بازی شطرنج برکنار میکنند و چه زمانی ای مادر از خاندان فزاره تو را به کناری میزنند؟
ان یرانی الفلک الاعظم یوما بالحقاره
این امثالک یا منتوف من تلک الجساره
هوش مصنوعی: اگر روزی کشتی بزرگ مرا به خاطر حقارت ببیند، تو ای کسی که شبیه من نیستی، از آن شجاعتی که دارم به دوری!
اتری تخفض قدری بعد ترک الاستزاره
قل لنا من انت حتی تنبغی منک الزیاره
هوش مصنوعی: ای کسی که بعد از ترک درخواست ملاقات، قدری از ارزش خود کم میکنی، بگو ما کیستی که ارزش دیدارت را پیدا کنیم؟
انت نفخ صادر فی صدر ایوان الصداره
سافرمن داره کانت لک الجعره جاره
هوش مصنوعی: تو در صف مقدم ایستادهای، همچون بادی که از درون برمیخیزد. با این حال، حواست به همسایهات باشد که همیشه در کنارت هست.
نعم ما بلغت بالآمال من تلک السفاره
فافعلن ما شئت من غیظ و طیش و حراره
هوش مصنوعی: به خوبی میتوانم بگویم که به آرزوهایم در آن سفر نرسیدم، بنابراین هر چه میخواهی از خشم، هیجان و حرارت انجام بده.
وا طلب الاموال من حیث تری لقیا التجاره
واضعفن عشرا علیها تاره من بعد تاره
هوش مصنوعی: اموال را از جایی که میبینی به دست بیاور، زیرا تجارت اینگونه است و گاه بر آن ده برابر میافزایی و گاه دیگر دوباره.
انما الا ملاک من عشریک فی نهب و غاره
و کذا الملاک فی عدم و عسرو خساره
هوش مصنوعی: همه چیز به نوع رابطه و همکاری وابسته است؛ در زمان سود و زیان، و در شرایط سخت و دشوار، این ارتباط و همکاری است که اهمیت دارد.
و بحکم یا قومنا غربانکم صارت مظاره
هل یرجی عاقل من علقم الاالمراره
هوش مصنوعی: ای گروه ما، شما به دست خود به ذلت افتادهاید. آیا از کسی که در تلخی زندگی غرق شده است، امیدی به خوبی وجود دارد؟
ذهبت عن دوحه الدوله والدین النضاره
فهو بالله لقرع الشرع و العرف حجاره
هوش مصنوعی: درخت وجود و سرسبزی از سرزمین ملک و والدین رفته است، بنابراین بر اساس شرع و سنت، وی به حقوق اشاره دارد.
و هو فی مخزن بیت المال من دارالاماره
فاعل بالله ما یفعل بالانبارفاره
هوش مصنوعی: او در خزانه بیتالمال، از دارالاماره بیخبر است که چه بر سر انبار بیفتد.
او کما تفعل فی محتلج القطن شراره
هل سمعتم سرقه نظهر فی زی التجاره
هوش مصنوعی: او همچنان که در احتیاج به پنبه، نارنجک حرارتی را به کار میگیرد، آیا چیزی درباره دزدی که در زینت تجارت ظاهر میشود، شنیدهاید؟
اورایتم رشوه تحت غشاء الاستعاره
فیه سرقل ما یدرج فی طی العباره
هوش مصنوعی: من به تو میگویم که چطور پیوندهای نامرئی و موارد درون متن، نهان است و در عباراتی که به ظاهر سادهاند، حقایق عمیقتری نهفته است.
قلت نبذا منه و العاقل یکفیه الاشاره
انا بیکار بودی الحق ام الهمه کاره
هوش مصنوعی: من به تو اشاره میکنم که نیاز به توضیح زیاد نیست، زیرا انسانهای خردمند با یک اشاره میفهمند. آیا تو غافل بودی یا در کارهای دیگر مشغول؟