شمارهٔ ۴ - در منقبت رسول اکرم حضرت محمّد(ص)
شاهی که بر سرست ز لولاک افسرش
تشریف کبریاست ز دادار در برش
گیهان و هر که در وی نقشی ز قدرتش
گردون و هرچه در وی حرفی ز دفترش
اقبال و بخت پیر و عضبا ور فرفش
خورشید و ماه خادم شبیر و شبرش
شام ابد جنیبهٔ موی مجعدش
صبح ازل طلیعهٔ روی منورش
شب چهره سیاه بلال موذنش
مه غرهٔ جس بمراق تکاوررش
موجی بود فلک ز محیط عنایتش
فوجی بود ملک ز سپاه مظفرش
قلبی بود مجسم فرخنده قالبش
روحی بود مصّور زیبنده پیکرش
گردرن مجلهایست بر اثبات معجزش
گیهان محلهایست ز اقطاع کشورش
در ژرف بحر قدرت قدرش سفینهایست
کافلاک بادبان بود و خاک لنگرش
کرد ار همی سلیمان تسخیر دیو و دد
او گشت صدهزار سلیمان مسخّرش
ازردگار ملک رسالت مفوضش
ازکارساز تاج ولایت مقررش
خاک سیاه جرده غباری ز موکبش
چرخ کبود جامه دخانی ز مجمرش
با یک جهان سعادت جبریل خادمش
با یک فلک شرافت میکال چاکرش
بر چرخ هرچه انجم کیلی ز خرمغش
بر خاک هرچه مردم خیلی ز لشکرش
بحر محیط آبی از جوی رحمتش
مهر منیر تابی از روی انورش
طاقیست قدر او که بود شمس شمسهاش
طوقیست حکم اوکه بود چرخ چنبرش
گویی سپهر از چه ز جیب جلالتش
بویی بهشت از چه ز خلق معطرش
صبح سپید آیت روی مبارکش
شام سیاه حجت موی معنبرش
شهروزهای به درگه سلطان انجمش
فیروزهای ز خاتم گردون اخضرش
خشتی ز سقف ایوان گردون عالیش
میخی ز نعل یکران خورشید خاورش
انی ز دور بعثت دهر مخلدش
نانی بخوان دعوت چرخ مدورش
هر هشت باغ رضوان نامی ز مجلسش
هرچار جوی جنت دردی ز ساغرش
گر بیولای او به بهشتم صلا زنند
نفرین کنم به حوری و غلمان و کوثرش
ور با هوای او شودم جای در جحیم
بر من خلیلوار دمدگل ز آذرش
تا بر خط خطایم خطّ خطا کشد
سوگند میدهم به خداوند قنبرش
با اینهمه گناه نیم ناامید ازو
خواهم سیاهنامهٔ خود را سپید ازو
شمارهٔ ۳ - در ستایش هلاکو میرزا شجاعالسلطنه حسنعلی میرزا گوید: ای زلف دانمت ز چه دایم مشوّشیشمارهٔ ۵ - در ستایش شاهزادهٔ کیوان سریر اردشیر میرزا دام اقبالهالعالی گوید: خیزید و یک دو ساغر صهبا بیاورید
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: ترکیب بند
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شاهی که بر سرست ز لولاک افسرش
تشریف کبریاست ز دادار در برش
هوش مصنوعی: پادشاهی که بر سرش تاجی از سنگ قیمتی دارد، مقامش از جانب آفریدگار به او عطا شده و محترم است.
گیهان و هر که در وی نقشی ز قدرتش
گردون و هرچه در وی حرفی ز دفترش
هوش مصنوعی: این جمله به زیبایی بیان میکند که تمامی موجودات و پدیدهها، نشانههایی از قدرت و حکمت خداوند هستند. هر چیزی که در دنیا وجود دارد، به نوعی به خالق خود و تواناییهای او ارتباط دارد و همه چیز میتواند دلیلی بر حکمت و عظمت خداوند باشد.
اقبال و بخت پیر و عضبا ور فرفش
خورشید و ماه خادم شبیر و شبرش
هوش مصنوعی: این بیت به مفهوم این است که آدمی که به دنبال رشد و پیشرفت است، باید به عوامل و شرایط زندگی خود توجه کند. اقبال و شانس نقش مهمی در زندگی دارند و همچنین تأثیرات طبیعی مثل خورشید و ماه در زندگی انسانها قابل اهمیت است. در این میان، افرادی مانند شبیر و شبر به عنوان یاریدهندگان و راهنمایان در مسیر زندگی یاد شدهاند.
شام ابد جنیبهٔ موی مجعدش
صبح ازل طلیعهٔ روی منورش
هوش مصنوعی: در شب ابدی، چهرهٔ زیبایش مانند موهای فرفریاش جلوهگر است و صبح ازلی، نشانهٔ روشنایی و زیبایی او محسوب میشود.
شب چهره سیاه بلال موذنش
مه غرهٔ جس بمراق تکاوررش
هوش مصنوعی: شب، چهرهایی تاریک و سیاه به خود گرفته است، مانند قمر در حال افول که در دل آسمان تیره، چهرهاش از دور نمایان است. در این سکوت شب، بلال اذانگو به صدا درآمده و با صدایش دلنشینی خاصی را به فضای تاریک میبخشد.
موجی بود فلک ز محیط عنایتش
فوجی بود ملک ز سپاه مظفرش
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر عنایتش مانند موجی بود و زمین از سپاه پیروزش، پر از سربازانش شده بود.
قلبی بود مجسم فرخنده قالبش
روحی بود مصّور زیبنده پیکرش
هوش مصنوعی: قلبی داشت که پر از شادی و خوشبختی بود و روحی داشت که به زیبایی و جذابیت ظاهریاش روح بخشیده بود.
گردرن مجلهایست بر اثبات معجزش
گیهان محلهایست ز اقطاع کشورش
هوش مصنوعی: گردن او همچون مجلهای است که گواهی بر معجزاتش میدهد و جهان اطرافش همانند محلهای است که در سرزمینش قرار دارد.
در ژرف بحر قدرت قدرش سفینهایست
کافلاک بادبان بود و خاک لنگرش
هوش مصنوعی: در عمق دریای قدرت، یک کشتی وجود دارد که بادبانش از کافلاک است و لنگر آن از خاک ساخته شده است.
کرد ار همی سلیمان تسخیر دیو و دد
او گشت صدهزار سلیمان مسخّرش
هوش مصنوعی: اگر سلیمان توانسته است دیوان و جانوران را تسخیر کند، به طوری که او را به قدرتی بزرگ تبدیل کرده، پس باید بدانیم که صدها هزار سلیمان دیگر نیز وجود دارند که تحت تأثیر او قرار گرفتهاند.
ازردگار ملک رسالت مفوضش
ازکارساز تاج ولایت مقررش
هوش مصنوعی: از سوی خداوند، رسالت سلطنت به او سپرده شده و او به عنوان پرچمدار تاج و تخت سلطنت انتخاب شده است.
خاک سیاه جرده غباری ز موکبش
چرخ کبود جامه دخانی ز مجمرش
هوش مصنوعی: خاک تیرهای از حرکت و رفت و آمد او بر جای مانده، و بخار و دودی که از آتش او برمیخیزد، مانند جامهای از رنگ آبی برتن آسمان نشسته است.
با یک جهان سعادت جبریل خادمش
با یک فلک شرافت میکال چاکرش
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که شخصی در زندگی خود به جایگاهی بسیار بالا و ارزشمند دست یافته و به قدری خوشبخت و سعادتمند است که حتی فرشتگان به خدمت او در میآیند و به او احترام میگذارند.
بر چرخ هرچه انجم کیلی ز خرمغش
بر خاک هرچه مردم خیلی ز لشکرش
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف قدرت و عظمت دنیا و مردم پرداخته است. در آن اشاره میشود که بر روی آسمانها و زمین، هر چیز در حال چرخش و حرکت است و مزدکهای بسیار زیاد از مردمی که در روی زمین وجود دارند، نشاندهندهی قدرت و کثرت یک لشکر است. با این زبان به نوعی تأکید بر بزرگی و تنوع وجود دارد.
بحر محیط آبی از جوی رحمتش
مهر منیر تابی از روی انورش
هوش مصنوعی: دریای وسیعی از محبت و رحمت او وجود دارد و نور زیبای او همچون ماه درخشان است که دلها را روشن میکند.
طاقیست قدر او که بود شمس شمسهاش
طوقیست حکم اوکه بود چرخ چنبرش
هوش مصنوعی: او همچون طاقی است که به زیبایی و عظمت خود میبالد و مانند خورشیدی درخشان میدرخشد. فرمانروایی او همچون دایرهای بینظیر است که همه چیز در اطرافش میچرخد و شکل میگیرد.
گویی سپهر از چه ز جیب جلالتش
بویی بهشت از چه ز خلق معطرش
هوش مصنوعی: به نظر میرسد آسمان از جلال و شکوه خود بویی مانند بوی بهشت دارد و این احساس زیبایی از خلقت ابداع شده است.
صبح سپید آیت روی مبارکش
شام سیاه حجت موی معنبرش
هوش مصنوعی: صبح روشن نشانه چهره مبارکش است و شب تاریک گواه موهای خوشبو و معنوی اوست.
شهروزهای به درگه سلطان انجمش
فیروزهای ز خاتم گردون اخضرش
هوش مصنوعی: در این بیت به زیبایی و کیفیت خاصی اشاره شده است که به نوعی توصیف کننده مظاهر آسمانی و ستارههاست. شهر و روزگار به تصویر کشیده شده که حکایت از فضایی پر از زیبایی و درخشش دارد. همچنین، درخیالی از سنگ فیروزه و رنگ سبز آسمان به وسیلهی تصویر خاتم آسمان استفاده شده که نمادی از زیبایی و ارزشمندی است. به طور کلی، این تصویر احساس شگفتی و جذابیت از طبیعت و آسمان را به ذهن متبادر میکند.
خشتی ز سقف ایوان گردون عالیش
میخی ز نعل یکران خورشید خاورش
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به تصویرسازی زیبایی از آسمان و خورشید پرداخته است. آسمان را به مانند سقفی بزرگ توصیف میکند و میگوید که مانند میخی به نقطهای در این سقف، نعل (یا نشانه) خورشید در سمت شرق آویزان شده است. این تصویر نشاندهندهی ارتباط عمیق شاعر با طبیعت و زیباییهای آن است.
انی ز دور بعثت دهر مخلدش
نانی بخوان دعوت چرخ مدورش
هوش مصنوعی: من از دوری روز مبعوث شدن او، به یادش نان خواهم آورد و دعوت چرخ زمانهاش را میخوانم.
هر هشت باغ رضوان نامی ز مجلسش
هرچار جوی جنت دردی ز ساغرش
هوش مصنوعی: در هر هشت باغ بهشت، نامی از محفل او وجود دارد و هر چهار جوی بهشت از نوشیدنی ساغر او، دردی را به همراه دارند.
گر بیولای او به بهشتم صلا زنند
نفرین کنم به حوری و غلمان و کوثرش
هوش مصنوعی: اگر بدون عشق او مرا به بهشت هم دعوت کنند، به حوری و پسران بهشتی و آب کوثرش نفرین میکنم.
ور با هوای او شودم جای در جحیم
بر من خلیلوار دمدگل ز آذرش
هوش مصنوعی: اگر من به عشق او گرفتار شوم، حتی اگر در جهنم هم باشم، مانند ابراهیم خلیل که از آتش نجات یافت، باز میتوانم از زیباییهای عشق او بهرهمند شوم.
تا بر خط خطایم خطّ خطا کشد
سوگند میدهم به خداوند قنبرش
هوش مصنوعی: سوگند میزنم به خدا که اگر حالتی در من وجود دارد، آن را به حساب خطای من بگذارد و بر من خط بمارد.
با اینهمه گناه نیم ناامید ازو
خواهم سیاهنامهٔ خود را سپید ازو
هوش مصنوعی: با این که گناهان زیادی دارم، اما از رحمت او ناامید نیستم و امیدوارم که نامهٔ سیاه زندگیام را با بخشایش او سفید کنم.