گنجور

شمارهٔ ۹۲

مردی که حریص آمد هرگز نشود قانع
از لقمهٔ گوناگون وز جامهٔ رنگارنگ
گویا نشنیدستی کان خواجه به زن فرمود
کای زن چکنی زینت برخیز و بنه نیرنگ
خلقی که کریه آمد از جامه نیابد زیب
فرجی که فراخ افتد از وسمه نگردد تنگ

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مردی که حریص آمد هرگز نشود قانع
از لقمهٔ گوناگون وز جامهٔ رنگارنگ
هوش مصنوعی: مردی که همیشه طمع‌کار و آرزوهایش بی‌پایان است، هرگز نمی‌تواند از نعمت‌های مختلف یا لباس‌های زیبا و رنگارنگ راضی شود.
گویا نشنیدستی کان خواجه به زن فرمود
کای زن چکنی زینت برخیز و بنه نیرنگ
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که تو نشنیده‌ای که آن آقا به همسرش گفت: «ای زن، زینت خود را بیفزا و آماده شو، تا نیرنگی بچینی.»
خلقی که کریه آمد از جامه نیابد زیب
فرجی که فراخ افتد از وسمه نگردد تنگ
هوش مصنوعی: انسانی که از ظاهر یا رفتار ناخوشایندی برخوردار است، هرگز نمی‌تواند زیبایی و خوبی را از آن دریافت کند. همچنین، اگر فضایی به وسیله‌ی بدی یا ناآرامی تنگ شود، دیگر نمی‌تواند آن آرامش و وسعت را دوباره تجربه کند.