شمارهٔ ۷۰
مگر به خنده درآیی وگرنه هیبت تو
زبان عارف و عامی ببندد از گفتار
من از کلام تو گویم سخن چنان که قمر
ز آفتاب فلک عاریت کند انوار
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مگر به خنده درآیی وگرنه هیبت تو
زبان عارف و عامی ببندد از گفتار
هوش مصنوعی: شما تنها با خندهات میتوانی دلها را شاد کنی، وگرنه قدرت و وقار تو چنان است که هر کسی، چه عارف و چه آدم عادی، را از گفتن بازمیدارد.
من از کلام تو گویم سخن چنان که قمر
ز آفتاب فلک عاریت کند انوار
هوش مصنوعی: من از حرفهای تو صحبت میکنم، مانند اینکه ماه نورش را از خورشید میگیرد.