گنجور

شمارهٔ ۷

حکایتیست مرا از که از کسی که بود او
چه کار داری برگو بکن سوال بفرما
ز اسم گویمش آری ز رسم نیز بدیده
که‌ باشد او علی عسکر کنون ز شغلش‌ بسرا
حجابم آ‌ید غربیله خوب نیست بیان کن
برد لحاف برای که هرکه زر دهد او را

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حکایتیست مرا از که از کسی که بود او
چه کار داری برگو بکن سوال بفرما
هوش مصنوعی: داستانی دارم درباره‌ کسی که به او چه کار داری، می‌توانی سؤالی بپرسی و اطلاعات بیشتری بگیری.
ز اسم گویمش آری ز رسم نیز بدیده
که‌ باشد او علی عسکر کنون ز شغلش‌ بسرا
هوش مصنوعی: من از نامش سخن می‌گویم و از نشانه‌هایش نیز متوجه می‌شوم که او علی‌عسکر است و اکنون در کارش سرگرم است.
حجابم آ‌ید غربیله خوب نیست بیان کن
برد لحاف برای که هرکه زر دهد او را
هوش مصنوعی: حجاب من خیلی خوب نیست، چون زیر لحاف را برای کسی می‌کشم که هر کسی پول بدهد، او را نشان می‌دهد.