گنجور

شمارهٔ ۶۳

گدای راه‌نشین گر کند تصور شاهی
اثاث پادشهانش شود چگونه میسر
نه هرکه را که درافتد به دل خیال خلافت
برند باجش بر در نهند تاجش بر سر
در آن محال که وهم و گمان مجال ندارد
چگونه مور برد ره چگونه مرغ زند پر

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گدای راه‌نشین گر کند تصور شاهی
اثاث پادشهانش شود چگونه میسر
هوش مصنوعی: اگر یک درویش بی‌پول و عابر در دل خود خیال پادشاهی کند، وسایل سلطنت و زندگی پادشاهان به سادگی برای او فراهم نخواهد شد.
نه هرکه را که درافتد به دل خیال خلافت
برند باجش بر در نهند تاجش بر سر
هوش مصنوعی: نه هر کسی که به فکر مقام و سلطنت می‌افتد، می‌تواند به این مقام برسد؛ بلکه تنها کسانی که شایستگی دارند، می‌توانند قدرت و احترام را به دست آورند.
در آن محال که وهم و گمان مجال ندارد
چگونه مور برد ره چگونه مرغ زند پر
هوش مصنوعی: در جایی که هیچ تصوری و گمان نمی‌تواند وجود داشته باشد، چطور ممکن است که یک مور (مورچه) راهی را پیدا کند یا یک پرنده پرواز کند؟