گنجور

شمارهٔ ۵۳

خسروا ای ‌آنکه قهرت روز رزم و گاه کین
چرخ را با تیره خاک ره برابر می‌کند
گر نبود آنکه بینی روز رزم اندر هوا
روزگار از بیم تیغت خاک بر سر می‌کند
حاجتت نبود به خنجر روز کین کز روی کین
گردش مژگان چشمت کار خنجر می‌کند
بُرّش از بازوی ارغونست نز برنده تیغ
با بداندیشش‌ مگو کاین حرف باور می‌کند
ذوالفقار چه که عمرو عبدوُد دارد خبر
کآنچه با او می‌کند بازوی حیدر می‌کند
خسروا شخصی‌ست‌ نورانی جمال از اهل نور
کز جمال خویش بزمم را منور می‌کند
نوری است امّا ز عریانی به نور آفتاب
آیت نور علی نور اینک از بر می‌کند
هست چون ‌تیغ ‌تو عریان ‌لاجرم چون تیغ تو
زاشک خونین رخ پر از یاقوت احمر می‌کند
از غلامی تو دارد گفتگو وین حرف را
قند می‌پندارد و هردم مکرر می‌کند
هرچه می‌گویم مکن این آرزو را لب ببند
کاین هوس را چرخ عالی‌قدر کمتر می‌کند
او همی‌گوید که‌‌ گر الطاف شه باشد قرین
قدر خاک تیره را از چرخ برتر می‌کند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خسروا ای ‌آنکه قهرت روز رزم و گاه کین
چرخ را با تیره خاک ره برابر می‌کند
هوش مصنوعی: ای خسرو، تو کسی هستی که در روز جنگ و زمان درگیری، قهر و شدت تو به گونه‌ای است که زمین تیره را با چرخ و فلک برابر می‌سازد.
گر نبود آنکه بینی روز رزم اندر هوا
روزگار از بیم تیغت خاک بر سر می‌کند
هوش مصنوعی: اگر ناظر نباشی که چگونه روز جنگ در آسمان می‌گذرد، زمانه به دلیل ترس از شمشیر تو، خاک را بر سر می‌ریزد.
حاجتت نبود به خنجر روز کین کز روی کین
گردش مژگان چشمت کار خنجر می‌کند
هوش مصنوعی: نیازی به خنجر در روز انتقام نیست، زیرا نگاه پر از کینه‌ات به تنهایی مثل خنجر عمل می‌کند.
بُرّش از بازوی ارغونست نز برنده تیغ
با بداندیشش‌ مگو کاین حرف باور می‌کند
هوش مصنوعی: تیغ او از بازوی ارغون ساخته شده، نه از فلز سخت. بنابراین به او بگو که به صحبت‌های بدخواهان گوش ندهد؛ چون ممکن است این حرف‌ها را باور کند.
ذوالفقار چه که عمرو عبدوُد دارد خبر
کآنچه با او می‌کند بازوی حیدر می‌کند
هوش مصنوعی: ذوالفقار، شمشیر علی (ع)، چه بسا که عمرو عذربیانگر قدرت و شجاعت علی (ع) است. او به خوبی می‌داند که آنچه با عمرو عذربی می‌گذرد، در حقیقت قدرت و توانایی حیدر کرار (علی) را نشان می‌دهد.
خسروا شخصی‌ست‌ نورانی جمال از اهل نور
کز جمال خویش بزمم را منور می‌کند
هوش مصنوعی: شخصی با چهره‌ای درخشان و روشن از اهل نور وجود دارد که با زیبایی‌اش مجالس و محافل را روشن و پرنور می‌کند.
نوری است امّا ز عریانی به نور آفتاب
آیت نور علی نور اینک از بر می‌کند
هوش مصنوعی: این بیت درباره وجود نوری صحبت می‌کند که به وضوح و روشنی تابش آفتاب بیان شده است. در واقع، نوعی نور برتر و خاص‌تر از نور معمولی را به تصویر می‌کشد که در آن از عریانی و بی‌پناهی فاصله گرفته و به درک و شناخت عمیق‌تری از نور می‌رسد. این تصویر، انتظاری از دستیابی به حقیقت و معنای عمیق‌تر را به ذهن می‌آورد.
هست چون ‌تیغ ‌تو عریان ‌لاجرم چون تیغ تو
زاشک خونین رخ پر از یاقوت احمر می‌کند
هوش مصنوعی: وجود تو مانند یک تیغ برّاست و به همین دلیل، چون تیغی که از آن خون جاری است، صورتت را پر از زیبایی و درخشش یاقوت قرمز می‌کند.
از غلامی تو دارد گفتگو وین حرف را
قند می‌پندارد و هردم مکرر می‌کند
هوش مصنوعی: این فرد درباره تو صحبت می‌کند و گویی این حرف‌ها برایش شیرین و خوشایند است و هر بار آن را تکرار می‌کند.
هرچه می‌گویم مکن این آرزو را لب ببند
کاین هوس را چرخ عالی‌قدر کمتر می‌کند
هوش مصنوعی: هر چه می‌گویم که این آرزو را فراموش کن و زبانت را ببند، چون این خواسته تو را کمتر از آنچه که هست، در نظر چرخ زمان قرار می‌دهد.
او همی‌گوید که‌‌ گر الطاف شه باشد قرین
قدر خاک تیره را از چرخ برتر می‌کند
هوش مصنوعی: او می‌گوید اگر نعمت‌های پادشاهی در کنار باشد، ارزش و مقام خاک سیاه را از آسمان نیز بالاتر می‌برد.