گنجور

شمارهٔ ۱۳۰

ای نفس خیره ملک دو عالم از آن تست
لیکن به شرط آنکه تو از خویش بگذری
با خویش هیچ چیز نبینی از آن خویش
بی‌خویش چون شوی همه در خویش بنگری

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای نفس خیره ملک دو عالم از آن تست
لیکن به شرط آنکه تو از خویش بگذری
هوش مصنوعی: ای نفس، تو گنجینه‌ای از دو جهان هستی، اما برای این که به حقیقت وجود خود پی ببری، باید از خودخواهی و ego خود عبور کنی.
با خویش هیچ چیز نبینی از آن خویش
بی‌خویش چون شوی همه در خویش بنگری
هوش مصنوعی: وقتی با خودت نمی‌نشینی و به درون خودت نگاه نمی‌کنی، هیچ چیز از خودت نمی‌بینی. اما هنگامی که خود را فراموش کنی و درون خود را بررسی کنی، همه چیز را در خودت می‌یابی.