گنجور

شمارهٔ ۱۲۲

درین کتاب پریشان نگر به خاطر جمع
مگو چو کار جهان درهمست و آشفته
هزار گنج نصیحت درون هر حرفش
چون روح در دل و دانش به مغز بنهفته
ولی خبر نه ازین بوالفضول نادان را
ازین که بر سر هر گنج اژدها خفته

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

درین کتاب پریشان نگر به خاطر جمع
مگو چو کار جهان درهمست و آشفته
هوش مصنوعی: در این کتاب، به دل آشفتگی نگاه کن و نگو که کارهای جهان نامنظم و درهم است.
هزار گنج نصیحت درون هر حرفش
چون روح در دل و دانش به مغز بنهفته
هوش مصنوعی: هر کلمه‌اش مانند گنجی پرارزش است که حاوی نصایح فراوانی است، همچنان که روح در قلب و دانش در مغز وجود دارد.
ولی خبر نه ازین بوالفضول نادان را
ازین که بر سر هر گنج اژدها خفته
هوش مصنوعی: خبری از این فرد بی‌خود و نادان نیست، چون بر سر هر گنجینه‌ای، اژدهایی خوابیده است.