گنجور

شمارهٔ ۱۱

گر بداند لذت جان باختن در راه عشق
هیچ عاقل زنده نگذارد به عالم خویش را
عشق داند تا چه آسایش بود در ترک جان
ذوق این معنی نباشد عقل دوراندیش را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر بداند لذت جان باختن در راه عشق
هیچ عاقل زنده نگذارد به عالم خویش را
هوش مصنوعی: اگر انسان بداند که چقدر دلپذیر است جان دادن در راه عشق، دیگر هیچ عاقلی در این دنیا به زندگی خود ادامه نخواهد داد.
عشق داند تا چه آسایش بود در ترک جان
ذوق این معنی نباشد عقل دوراندیش را
هوش مصنوعی: عشق می‌فهمد که آرامش چیست، وقتی که کسی جانش را ترک کند، ولی فهم این موضوع از عقل دوراندیش خارج است.