گنجور

غزل شمارهٔ ۶۹

ای روی تو فرخنده‌ترین صنع الهی
در مملکت حسن ترا دعوی شاهی
خورشید بود زیرکلاه تو عجب نیست
گر زانکه کنی دعوی خورشیدکلاهی
خال و خط و زلف و رخ و چشم و مژهٔ تو
بر دعوی حسن رخ تو داده گواهی
خالیست به رخسار تو چون مردمک چشم
روشن کن چشم همه در عین سیاهی
تو ماهی و دل‌ها عزیزست که هرسو
بر خاک طپد از غم عشق تو چو ماهی
جز دولت وصلت که تباهی نپذیرد
هرچیز پذیرد به جهان رنگ تباهی
جز خال تو هندوی سیاهی نشنیدم
خون ریز و ستم‌پیشه چو ترکان سپاهی
همنام ذبیحی و چو هاروت اسیرست
در چاه زنخدان تو صد یوسف چاهی
صد خرمن جان را به یکی جلوه بسوزی
صدکوه گران را به یکی غمزه بکاهی
از قامت افراخته خجلت ده سروی
وز طلعت افروخته رسواکن ماهی
ما پیرو حکمیم و قضا تا تو چه گویی
ما تابع میلیم و رضا تا تو چه خواهی
مهر ار بتو جرمست من و مهر جرایم
میل ار بتو نهیست من و میل مناهی
هرچیزکه جویند به جز وصل تو باطل
هر حرف که گویند به جز وصف تو واهی
قاآنیت آن به که کند مدح مکرر
کای روی تو فرخنده‌ترین صنع الهی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای روی تو فرخنده‌ترین صنع الهی
در مملکت حسن ترا دعوی شاهی
هوش مصنوعی: ای چهره تو زیباترین آفریده الهی در سرزمین زیبایی، تو را شایسته مقام سلطنت می‌دانم.
خورشید بود زیرکلاه تو عجب نیست
گر زانکه کنی دعوی خورشیدکلاهی
هوش مصنوعی: این جمله به این معنی است که همان‌طور که خورشید در زیر کلاهی قرار دارد، جای تعجب نیست اگر کسی این ادعا را داشته باشد که آن کلاه به او تعلق دارد یا او خورشید را در اختیار دارد. به عبارت دیگر، شخص در حال ابراز قدرت یا دانشی است که در واقع متعلق به او نیست.
خال و خط و زلف و رخ و چشم و مژهٔ تو
بر دعوی حسن رخ تو داده گواهی
هوش مصنوعی: نشانه‌ها و زیبایی‌های تو، یعنی خال و خط و زلف و چهره و چشم و مژه‌ات، به وضوح گواهی می‌دهند بر زیبایی چهره‌ات.
خالیست به رخسار تو چون مردمک چشم
روشن کن چشم همه در عین سیاهی
هوش مصنوعی: بر چهره‌ات هیچ چیزی نیست که مانند مردمک چشم درخشان باشد، بی‌آنکه دنیای اطراف را تاریک کند.
تو ماهی و دل‌ها عزیزست که هرسو
بر خاک طپد از غم عشق تو چو ماهی
هوش مصنوعی: تو مانند ماهی هستی و دل‌ها به تو عشق می‌ورزند، زیرا هر جا که غم عشق تو بر زمین بیفتد، مانند ماهی در دل‌ها جا دارد.
جز دولت وصلت که تباهی نپذیرد
هرچیز پذیرد به جهان رنگ تباهی
هوش مصنوعی: تنها خوشبختی ناشی از پیوند و دوستی است که هرگز دچار فساد و نابودی نمی‌شود. دیگر چیزها در این دنیا به زودی دچار زوال و نابودی می‌شوند.
جز خال تو هندوی سیاهی نشنیدم
خون ریز و ستم‌پیشه چو ترکان سپاهی
هوش مصنوعی: غیر از زیبایی تو، چیزی را نمی‌شناسم. دیگران مانند ترک‌ها، گستاخ و خیانتکارند.
همنام ذبیحی و چو هاروت اسیرست
در چاه زنخدان تو صد یوسف چاهی
هوش مصنوعی: نام تو شبیه نام ذبیح است و مانند هاروت در چاهی دربند است. در چهره تو عناصری وجود دارد که مانند یوسف در چاه، دل‌ها را به خود جذب می‌کند.
صد خرمن جان را به یکی جلوه بسوزی
صدکوه گران را به یکی غمزه بکاهی
هوش مصنوعی: می‌توانی با یک اشاره ساده، جان و روح هزارها را بسوزانی و با یک نگاه، کوه‌های سنگین و محکم را از جا کنی.
از قامت افراخته خجلت ده سروی
وز طلعت افروخته رسواکن ماهی
هوش مصنوعی: از قد بلندی که درخت سرو دارد، شرمنده‌ام و از زیبایی چهره‌ای که مانند ماه می‌درخشد، رسوا می‌شوم.
ما پیرو حکمیم و قضا تا تو چه گویی
ما تابع میلیم و رضا تا تو چه خواهی
هوش مصنوعی: ما از حکمت و سرنوشت پیروی می‌کنیم، حال تو هر چه بگویی. ما از خواسته‌ها و رضایت تو تبعیت می‌کنیم، حال تو هر چه بخواهی.
مهر ار بتو جرمست من و مهر جرایم
میل ار بتو نهیست من و میل مناهی
هوش مصنوعی: اگر محبت به تو گناه است، من هم گناهکارم. و اگر تمایل به تو ناپسند است، من هم به آن ناپسند تمایل دارم.
هرچیزکه جویند به جز وصل تو باطل
هر حرف که گویند به جز وصف تو واهی
هوش مصنوعی: هر چیزی که انسان به دنبالش باشد، جز اینکه به تو برسد، بی‌فایده است. هر چیزی که در وصف تو گفته شود، باطل و بی‌اهمیت است.
قاآنیت آن به که کند مدح مکرر
کای روی تو فرخنده‌ترین صنع الهی
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد تو را ستایش کند، باید این کار را به طور مکرر و با احساس انجام دهد؛ زیرا تو زیباترین خلق خدا هستی.