گنجور

غزل شمارهٔ ۶۵

دلا بیا بشنو از حکیم قاآنی
ز مشکلات جهان درگذر به آسانی
وگرنه بالله مشکل شود هر آسانت
تو تا ز دغدغهٔ نفس خود هراسانی
هر آنچه جز سخت حق بگو ندانستم
که عین معنی دانایی است نادانی
نعیم ملک دو عالم بدان نمی‌ارزد
که جان سوخته‌ای را ز خود برنجانی
من و دل من و زلف بتان بهم مانیم
بدین دلیل که جمعیم در پریشانی

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلا بیا بشنو از حکیم قاآنی
ز مشکلات جهان درگذر به آسانی
هوش مصنوعی: دل‌نواز، بیا و از حکیم قاآنی بشنو که چگونه می‌توان از سختی‌های زندگی به سادگی عبور کرد.
وگرنه بالله مشکل شود هر آسانت
تو تا ز دغدغهٔ نفس خود هراسانی
هوش مصنوعی: اگر نتوانی بر خود مسلط شوی و از وسوسه‌های درونیت نجات پیدا کنی، حتی ساده‌ترین کارها هم برایت به مشکل تبدیل خواهد شد.
هر آنچه جز سخت حق بگو ندانستم
که عین معنی دانایی است نادانی
هوش مصنوعی: هر چیزی که جز حقیقت محض بدانم، به عنوان معرفت واقعی محسوب نمی‌شود و این نادانی است.
نعیم ملک دو عالم بدان نمی‌ارزد
که جان سوخته‌ای را ز خود برنجانی
هوش مصنوعی: زندگی پر از لذت و خوشی‌های دنیوی به قدری ارزش ندارد که برای به دست آوردن آن، کسی را که دلش شکسته را از خود رنجیده کنی.
من و دل من و زلف بتان بهم مانیم
بدین دلیل که جمعیم در پریشانی
هوش مصنوعی: من و دل من و زلف‌های محبوبان همگی در یک وضعیت آشفته به سر می‌بریم، زیرا دلیل این اختلال و پریشانی، جمع بودن ماست.

حاشیه ها

1399/07/18 22:10
رضا

در بیت سوم کلمه سخت اشتباه تایپی بوده و کلمه صحیح سخن می باشد .