غزل شمارهٔ ۶۰
ای تیره زلف درهم ای نافهٔ تتاری
کار من از تو درهم روز من از تو تاری
گر نیستی تن من تا چند گوژپشتی
ور نیستی دل من تا چند بیقراری
کردی سیاهکارم تا کی سفیدچشمی
کردی سفید چشمم تا کی سیاهکاری
تا رسم روزگارت شد آفتابپوشی
رسم منست تا روز هرشب ستاره باری
جز توکدام هندو بر دل زند شبیخون
جز تو کدام جادو بر مه کند سواری
مار ار نیی بگنجت از چیست پاسبانی
ابر ار نیی به مهرت از چیست پردهداری
آزر نیی چگونه لعبت همی تراشی
مانی نیی چگونه صورت همی نگاری
داود گر نیی تو با جوشنت چه بازی
هاروت گر نیی تو با زهرهات چه یاری
کلک موید دین گر نیستی پس از چه
همواره عنبر تر بر سیم ساده باری
حاجی که هست هر فرد از جزو مدحت او
بر دفتر سعادت سرلوح کامگاری
آن نور و چشم بینش وان رحمت خدایی
آن فر آفرینش وان فیض کردگاری
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای تیره زلف درهم ای نافهٔ تتاری
کار من از تو درهم روز من از تو تاری
هوش مصنوعی: ای زلفهای تو که به هم پیچیدهاند، ای نافهای که به زیباییهای هندی تشبیه شده، زندگی من به خاطر تو در هم و آشفته است و روزهایم تحت تاثیر تو تیره و تار میگذرد.
گر نیستی تن من تا چند گوژپشتی
ور نیستی دل من تا چند بیقراری
هوش مصنوعی: اگر تو در کنار من نیستی، تا چه زمانی باید غمگین و دلخور باشم؟ اگر تو در قلب من نیستی، تا چه مدت باید بیقرار و ناآرام بمانم؟
کردی سیاهکارم تا کی سفیدچشمی
کردی سفید چشمم تا کی سیاهکاری
هوش مصنوعی: چرا تاکنون به من آسیب میزنی و در عین حال ادعای محبت و پاکی میکنی؟ این رفتار دوگانهات تا چه زمانی ادامه دارد؟
تا رسم روزگارت شد آفتابپوشی
رسم منست تا روز هرشب ستاره باری
هوش مصنوعی: در زندگی، من به گونهای پیش میروم که با روزها مانند آفتابپوشی رفتار کنم و شبها را همچون ستارههایی که در آسمان میدرخشند، سپری کنم.
جز توکدام هندو بر دل زند شبیخون
جز تو کدام جادو بر مه کند سواری
هوش مصنوعی: هیچکس جز تو نیست که بر دل حملهور شود و هیچکس جز تو نیست که با جادو بر ماه سوار شود.
مار ار نیی بگنجت از چیست پاسبانی
ابر ار نیی به مهرت از چیست پردهداری
هوش مصنوعی: اگر در گنج تو مار وجود دارد، دلیل نگهبانی آن چیست؟ و اگر در آسمان تو ابر هست، دلیل پنهانکاری عشق تو چه میباشد؟
آزر نیی چگونه لعبت همی تراشی
مانی نیی چگونه صورت همی نگاری
هوش مصنوعی: ای آزر، چطور مجسمهای از تو میسازم، ای مانی، چطور چهرهای از تو مینگارم؟
داود گر نیی تو با جوشنت چه بازی
هاروت گر نیی تو با زهرهات چه یاری
هوش مصنوعی: داود اگر تو با شجاعت و انرژی خود نباشی، چه فایدهای دارد؟ و اگر تو با زیبایی و جذابیت خود نباشی، چه کمکی میتوانی به دیگران کنی؟
کلک موید دین گر نیستی پس از چه
همواره عنبر تر بر سیم ساده باری
هوش مصنوعی: اگر تو مؤید دین نیستی، پس چرا همیشه بر روی چهره سادهام مانند عنبر خوشبو هستی؟
حاجی که هست هر فرد از جزو مدحت او
بر دفتر سعادت سرلوح کامگاری
هوش مصنوعی: هر شخصی که در زمره افرادی است که به او مدح و ستایش میشود، در واقع نامش در دفتر خوشبختی و کامیابی ثبت شده است.
آن نور و چشم بینش وان رحمت خدایی
آن فر آفرینش وان فیض کردگاری
هوش مصنوعی: آن نوری که بینایی را به ما میبخشد و نشانهای از رحمت الهی است، همان نیروی خلاق و فیضی است که جهان را میآفریند و به زندگی معنا میبخشد.