غزل شمارهٔ ۵۷
قاصدی کو تا فرستم سوی تو
غیرتم آید که بیند روی تو
مرده بودم زنده گشتم بامداد
کامد از باد سحرگه بوی تو
کاش میمردم نمیدیدم به چشم
این دل افتد دور از پهلوی تو
دل شده از جفت ابروی تو طاق
زان پریشان گشته چون گیسوی تو
عاقبت کردی به یک زخمم هلاک
آفرین بر قوت بازوی تو
می کشد پیوسته بر روی تو تیغ
سخت بیشرمست این ابروی تو
قبلهٔ جان منی پس کافرم
گر نمایم روی دل جز سوی تو
عهدکردم تا برون خسبم ز بند
میکشد بازم کمند موی تو
من اگر ترسم ز چشمت باک نیست
شیر نر میترسد از آهوی تو
گر بدانم در بهشتم میبرند
کافرم گر پا کشم از کوی تو
من چه حد دارم که غلمان را ز خلد
میفریبد نرگس جادوی تو
پای قاآنی رسد بر ساق عرش
گر نهد سر بر سر زانوی تو
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قاصدی کو تا فرستم سوی تو
غیرتم آید که بیند روی تو
هوش مصنوعی: قاصدی که بخواهم به سوی تو بفرستم، غیرتم اجازه نمیدهد که او چهرهی تو را ببیند.
مرده بودم زنده گشتم بامداد
کامد از باد سحرگه بوی تو
هوش مصنوعی: من در حالتی مردگی به سر میبردم، اما صبح وقتی هوا به آرامی وزید، بوی تو را حس کردم و دوباره زنده شدم.
کاش میمردم نمیدیدم به چشم
این دل افتد دور از پهلوی تو
هوش مصنوعی: ای کاش میمردم تا دیگر نتوانم دوری تو را با چشمانم ببینم.
دل شده از جفت ابروی تو طاق
زان پریشان گشته چون گیسوی تو
هوش مصنوعی: دل به زیبایی و جذابیت ابروی تو حساس شده و حالتی ناآرام به خود گرفته است، همانطور که گیسوی تو هم در هم برهم و پریشان است.
عاقبت کردی به یک زخمم هلاک
آفرین بر قوت بازوی تو
هوش مصنوعی: در نهایت، با یک ضربه از تو به شدت آسیب دیدم. آفرین بر قدرت و توان تو!
می کشد پیوسته بر روی تو تیغ
سخت بیشرمست این ابروی تو
هوش مصنوعی: تیغی تند و بیرحم بهطور مداوم بر روی تو زده میشود، این ابروی توست که هیچ شرم و حیایی ندارد.
قبلهٔ جان منی پس کافرم
گر نمایم روی دل جز سوی تو
هوش مصنوعی: تو قبلهٔ روح و جان من هستی، پس اگر جز تو به کسی دیگر عشق بورزم، بیدین و کافر هستم.
عهدکردم تا برون خسبم ز بند
میکشد بازم کمند موی تو
هوش مصنوعی: من تصمیم گرفتم که از بند تو آزاد شوم و از خواب غفلت بیدار شوم، اما همچنان دلبستهام و نمیتوانم از چنگال موهای تو رها شوم.
من اگر ترسم ز چشمت باک نیست
شیر نر میترسد از آهوی تو
هوش مصنوعی: من اگر از نگاه تو نترسم، جا ندارد. چرا که حتی شیر نر نیز از آهوی تو میترسد.
گر بدانم در بهشتم میبرند
کافرم گر پا کشم از کوی تو
هوش مصنوعی: اگر بدانم که به بهشت میروم، حتی اگر به خاطر کفرم باشد، برای من مهم نیست که از کوی تو دور شوم.
من چه حد دارم که غلمان را ز خلد
میفریبد نرگس جادوی تو
هوش مصنوعی: من چه حدی دارم که زیبایی و فریبندگی نرگس جادوی تو باعث میشود که جوانان زیبارو را از بهشت بیرون میآورد.
پای قاآنی رسد بر ساق عرش
گر نهد سر بر سر زانوی تو
هوش مصنوعی: اگر قاآنی به مقام والایی برسد و پایش به بلندای عرش برسد، هنوز هم اگر سرش را بر زانوی تو بگذارد، نشاندهنده ارزش و محبت توست.
حاشیه ها
1397/04/28 17:06
سهراب منفردنیا
با سلام
لطفاً بیت هفتم مصراع اول را تصحیح بفرمایید ، کلمه قبله صحیح است

قاآنی