غزل شمارهٔ ۴۲
ای زلف تو چون خاطر عشاق مشوش
وی صفحهٔ رویت ز خط و خال منقش
موی تو به روی تو عبیریست به مجمر
خال تو به چهر تو سپندیست برآتش
روی تو حدیقهٔ گل اما گل بیخار
لعل تو قنینهٔ مل امّا مل بیغش
یکسوی کشد عقلم و یکسوی دگر عشق
با این دو من مسکین دایم به کشاکش
خورده چه؟ خونم که؟ آن ترک قدح نوش
برده چه؟ هوشم که؟ آن شوخ پریوش
شوخی که به رزم اندر ماهیست زرهپوش
ترکی که به بزم اندر سرویست کمانکش
در نخشب ماهی بنتابیده چنین خوب
درکشمر سروی بنروییده چنین خوش
هرجا خط او تبت هرجا لباو مصر
هرجا قد اوکشمر هرجا رخ اوکش
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای زلف تو چون خاطر عشاق مشوش
وی صفحهٔ رویت ز خط و خال منقش
هوش مصنوعی: زلف تو به اندازهای آشفتگی دارد که دل عاشقان را به خود مشغول میکند و چهرهات با خطوط و خالها به زیبایی زینت داده شده است.
موی تو به روی تو عبیریست به مجمر
خال تو به چهر تو سپندیست برآتش
هوش مصنوعی: موهای تو مانند عبیری (دودی) است که بر روی چهرهات نقش بسته و خال تو هم همچون شیری (رنگین) است که بر صورت تو درخشان و جذاب است.
روی تو حدیقهٔ گل اما گل بیخار
لعل تو قنینهٔ مل امّا مل بیغش
هوش مصنوعی: تو باغ گل هستی که هیچ خاری ندارد، اما لعل (گوهری) تو مثل عسل خالص و بدون ناخالصی است.
یکسوی کشد عقلم و یکسوی دگر عشق
با این دو من مسکین دایم به کشاکش
هوش مصنوعی: یک طرف عقل من مرا میکشد و در طرف دیگر عشق. منِ بیچاره همواره در این کشمکش هستم.
خورده چه؟ خونم که؟ آن ترک قدح نوش
برده چه؟ هوشم که؟ آن شوخ پریوش
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به نوعی از درد و رنج خود اشاره میکند. او میپرسد که این احساسات و غمهایش چه ارزش دارند، وقتی کسی که به شدت به او علاقهمند است، با راحتی و بیتوجهی از کنارش میگذرد. در واقع، او به جداییش از معشوق و بیتفاوتی او نسبت به حالش اشاره میکند و حسرت و اندوه عمیق خود را بیان میکند.
شوخی که به رزم اندر ماهیست زرهپوش
ترکی که به بزم اندر سرویست کمانکش
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به دو تصویر متفاوت شده است. یکی، پسری است که در میدان جنگ مانند کسی است که زره پوشیده و آماده نبرد است. دیگری، او را به درخت سرو در یک مجالس خوب و با شکوه تشبیه کردهاند که نشانهای از زیبایی و شجاعت دارد. به بیان دیگر، شخص در دو حالت متفاوت، هم میتواند قهرمان باشد و هم زیبا و دلربا.
در نخشب ماهی بنتابیده چنین خوب
درکشمر سروی بنروییده چنین خوش
هوش مصنوعی: در باغی که ماهی در آب درخشیده است، سروهایی هم به زیبایی در حال رشد و شکوفایی هستند.
هرجا خط او تبت هرجا لباو مصر
هرجا قد اوکشمر هرجا رخ اوکش
هوش مصنوعی: هر جا که نشانههای زیبایی او باشد، آنجا مثل تبت است؛ هر جا لبهایش باشد، مانند مصر است؛ هر جا قدش باشد، همچون کشور کسمر است و هر جا چهرهاش دیده شود، جایی بینظیر است.