گنجور

غزل شمارهٔ ۴۱

ای حسن تو چون فتنهٔ چشم تو جهانگیر
صد سلسله دل در خم زلف تو به زنجیر
عشق من و رخسار تو این هردو جهانسوز
حسن تو و گفتار من این هردو جهانگیر
قدم چو کمان قد تو چون تیر از آن‌رو
تند از برِ من می‌گذری چون ز کمان تیر
هر آیهٔ رحمت که در انجیل و زبورست
هست این همه را روی تو، ترسا بچه تفسیر
از حیرت خورشید جمال تو ز هرسو
از خاک بر افلاک رود نعرهٔ تکبیر
از نالهٔ من مهر تو با غیر فزون شد
الحق خجلم از اثر نالهٔ شبگیر
ریزد ز زبانم شکر و مشک به خروار
هرگه که کنم وصف لب و زلف تو تقریر
وز آتش شوقی که بود در نی کلکم
نبود عجب از نامه که سوزد گه تحریر‌
با قامت یاری چو تو گیتی همه کشمر
با چهرنگاری چو تو عالم همه کشمیر
وصل تو به پیرانه سرم باز جوان کرد
گر هجر تو بازم به جوانی نکند پیر
دیدم ز غمت دوش یکی خواب پریشان
وامروز شدش وصل سر زلف تو تعبیر
ابروی تو ای ترک مگر تیغ امیرست
کآ‌ورده جهان را همه در قبضهٔ تسخیر

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای حسن تو چون فتنهٔ چشم تو جهانگیر
صد سلسله دل در خم زلف تو به زنجیر
هوش مصنوعی: ای حسن، زیبایی و جاذبهٔ چشم‌های تو باعث شده که دنیا تحت تأثیر قرار گیرد و دل‌های زیادی به خاطر زلف‌های تو به زنجیر کشیده شده‌اند.
عشق من و رخسار تو این هردو جهانسوز
حسن تو و گفتار من این هردو جهانگیر
هوش مصنوعی: عشق من به تو و زیبایی چهره‌ات، هر دو می‌توانند آتش‌سوزان باشند. زیبایی تو و سخنان من، هر دو می‌توانند بر جهان تاثیر بگذارند.
قدم چو کمان قد تو چون تیر از آن‌رو
تند از برِ من می‌گذری چون ز کمان تیر
هوش مصنوعی: وقتی قدمت را برمی‌داری، مانند کمان خمیده است و قامت زیبایت شبیه تیر است. تو با سرعت و شتاب از کنار من عبور می‌کنی، همان‌طور که تیر از کمان رها می‌شود.
هر آیهٔ رحمت که در انجیل و زبورست
هست این همه را روی تو، ترسا بچه تفسیر
هوش مصنوعی: هر آیه‌ای در انجیل و زبور که به رحمت اشاره دارد، همه این معانی و تفسیرها بر روی تو، جانم، صدق می‌کند.
از حیرت خورشید جمال تو ز هرسو
از خاک بر افلاک رود نعرهٔ تکبیر
هوش مصنوعی: از شگفتی زیبایی تو، خورشید از همه جا به آسمان می‌رود و صدای تکبیر بلند می‌شود.
از نالهٔ من مهر تو با غیر فزون شد
الحق خجلم از اثر نالهٔ شبگیر
هوش مصنوعی: از صدای نالۀ من، محبت تو نسبت به دیگران بیشتر شده است. به راستی از تأثیر نالۀ شبانه‌ام شرمنده‌ام.
ریزد ز زبانم شکر و مشک به خروار
هرگه که کنم وصف لب و زلف تو تقریر
هوش مصنوعی: هر بار که در مورد لب و موهای تو صحبت می‌کنم، از زبانم شیرینی و خوشبوئی نشت می‌کند.
وز آتش شوقی که بود در نی کلکم
نبود عجب از نامه که سوزد گه تحریر‌
هوش مصنوعی: به خاطر آتش شوقی که در نی وجود داشت، هیچ تعجبی نیست که نامه‌ها هنگام نوشتن بسوزند.
با قامت یاری چو تو گیتی همه کشمر
با چهرنگاری چو تو عالم همه کشمیر
هوش مصنوعی: با وجود قامت زیبای یاری مثل تو، تمام دنیا به مانند کشمیری زیبا می‌شود. و با چهره دل‌انگیزی مانند تو، تمام عالم به شکل کشمیری زیبا درمی‌آید.
وصل تو به پیرانه سرم باز جوان کرد
گر هجر تو بازم به جوانی نکند پیر
هوش مصنوعی: برای من، پیوستگی و نزدیکی به تو در هر سنی موجب جوانی روح و دل من می‌شود. حتی اگر جدایی‌ات به من آسیب برساند، باز هم تأثیر آن بر روح جوانیم کاهش نمی‌یابد.
دیدم ز غمت دوش یکی خواب پریشان
وامروز شدش وصل سر زلف تو تعبیر
هوش مصنوعی: شب گذشته از درد و غم تو خواب ناآرامی دیدم و امروز این خواب به وصل و پیوند موی تو تعبیر شد.
ابروی تو ای ترک مگر تیغ امیرست
کآ‌ورده جهان را همه در قبضهٔ تسخیر
هوش مصنوعی: ابروی تو، ای دختر ترک، انگار که تیغی از یک امیر است که تمام جهان را تحت کنترل خود دارد.