گنجور

غزل شمارهٔ ۳۹

واقفی ای پیک چون ز حال دل زار
حال دل زار گو بیار دل آزار
یار دل آزار من وفا نشناسد
وه که عجب نعمتیست یار وفادار
یار وفادار ار به چنگ من افتد
باک ندارم ز دور چرخ جفاکار
چرخ جفاکار پای‌بند غمم کرد
کیست که رحمت کند به حال گرفتار
حال گرفتار خواهی از دل من پرس
بیمار آگه بود ز حالت بیمار
حالت بیمار خاصه در مرض دل
وان مرض دل ز عشق دلبر عیار
دلبر عیار شوخ خاصه چو محمود
کافت جان‌ها بود ز طرّهٔ طرار
طرّهٔ طرار او به حیلت و افسون
بس که دل خلق برده گشته گرانبار

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

واقفی ای پیک چون ز حال دل زار
حال دل زار گو بیار دل آزار
هوش مصنوعی: ای پیک، حال دل زار مرا بازگو کن و بگو که دل آزرده من در چه وضعیتی است.
یار دل آزار من وفا نشناسد
وه که عجب نعمتیست یار وفادار
هوش مصنوعی: دوست من که به دل آزاری شهرت دارد، به راستی وفاداری را نمی‌شناسد. وای بر من که فردی با وفا و درستکار برایم وجود ندارد.
یار وفادار ار به چنگ من افتد
باک ندارم ز دور چرخ جفاکار
هوش مصنوعی: اگر یار وفادارم به دستم بیفتد، از بی‌وفایی زندگی و تقدیر زشت هیچگونه ترسی ندارم.
چرخ جفاکار پای‌بند غمم کرد
کیست که رحمت کند به حال گرفتار
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به سختی‌ها و رنج‌هایی که به او تحمیل شده اشاره می‌کند و از این که چرخ زمان او را درگیر غم کرده صحبت می‌کند. او از کسی می‌خواهد که به حال او که در این رنج گرفتار شده، رحم کند و به یاری‌اش بیاید.
حال گرفتار خواهی از دل من پرس
بیمار آگه بود ز حالت بیمار
هوش مصنوعی: بگو حال من را بپرس، چون دل من درگیر است و از حال و وضعیت بیمار آگاه باشد.
حالت بیمار خاصه در مرض دل
وان مرض دل ز عشق دلبر عیار
هوش مصنوعی: حال بیمار به خاطر عشق معشوق است و این بیماری دل به عشق او بستگی دارد.
دلبر عیار شوخ خاصه چو محمود
کافت جان‌ها بود ز طرّهٔ طرار
هوش مصنوعی: عزیز دل بی‌پروا و دلربا، به‌ویژه مانند محمود که وجودش جان‌ها را تحت تاثیر می‌گذارد، به خاطر زیبایی‌اش و جذابیتش خاص و منحصر به فرد است.
طرّهٔ طرار او به حیلت و افسون
بس که دل خلق برده گشته گرانبار
هوش مصنوعی: موهای زیبای او با ترفندها و جادوگری‌اش، دل‌های مردم را به شدت تسخیر کرده و بسیار سنگین و پر بار شده است.