گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۳۰ - ایضاً ‌در ستایش شاهزا‌ه رضوان و ساده شجاع‌لسلطنه حسنعلی میرزا طاب ‌ثراه فرماید

ای به از روز دگر هر روز کارت
باد بهروزی قرین روزگارت
روز بارت‌کت فتد در پره‌گردون
گردن‌گردان بود در زیر بارت
آشکارا بر نهانی پرده پوشد
راز پنهان پیش رای آشکارت
رخ چو فرزین آردت هر شه پیاده
چون بر اسب پیلتن بیند سوارت
درگهت را چرخ باشد پرده‌داری
زان جدا از در نگردد پرده‌ دارت
ابر و دریا در شمار قطره ناید
درکجا در پیش بذل بیشمارت
باد رفتار است خنگ خاک توشت
آتشین فعل است تیغ آبدارت
لاغران فربه ز بازوی ثمینت
فربهان لاغر ز شمشیر نزارت
خصم‌گردون زیرپای خویش خواهد
زان به پای خود رود بالای دارت
ای یسار خلق‌گیتی از یمینت
ای یمین اهل دوران از یسارت
بر تو چونان بر سلیمان پیمبر
کرده اقرار بزرگی مور و مارت
شیرگردون روبهی پیشت نماید
تا چه پیش آید ز شیر مرغزارت
بس که رستم بر برادر بذله خواند
گر ببیند چاه ویل‌ کارزارت
بس‌که بر تیر گزین تحسین فرستد
گر به هیجا بنگرد اسفندیارت
روح دارا زان دو محرم شاد گردد
گر بیند خنجر پهلو گذارت
عزم نخجیر غزال چرخ می‌کن
غُرم صحرایی نمی‌زیبد شکارت
زینهار ار گیرد از بأس تو خوابش
تا نیاید آسمان در زینهارت
خواست میزان فلک فهمت بسنجد
دید چون پیر خرد کامل عیارت
آب تیغت آتش کین برفروزد
باد وش در جان خصم خاکسارت
در بنای لاجوردی سقف‌گردون
بس خلل افتد ز حزم استوارت
خسروا وصفت حبیب از جان سُراید
تا فتد مقبول رای کامکارت
لیک چون و صفت ندارد انحصاری
سازد اکنون از دعا رویین حصارت
تا کند هر شام دامن پر ز گوهر
آسمان‌گوهری بهر نثارت
بهر بذل سائلان خالی مبادا
ابر کف هرگز ز درّ شاهوارت

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای به از روز دگر هر روز کارت
باد بهروزی قرین روزگارت
هوش مصنوعی: امیدوارم که هر روز تو بهتر و شادتر از روز قبل باشد و زندگی‌ات همیشه با خوشبختی و موفقیت همراه باشد.
روز بارت‌کت فتد در پره‌گردون
گردن‌گردان بود در زیر بارت
هوش مصنوعی: روز بارش تو مانند گردونه‌ای است که در زیر تو می‌چرخد.
آشکارا بر نهانی پرده پوشد
راز پنهان پیش رای آشکارت
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که در صورت وجود یک راز یا حقیقت پنهان، این راز به وضوح و بدون هیچ ابهامی برملا می‌شود و هیچ چیزی نمی‌تواند آن را مخفی نگه دارد. در واقع، آنچه باید روشن شود، به روشنی آشکار خواهد شد.
رخ چو فرزین آردت هر شه پیاده
چون بر اسب پیلتن بیند سوارت
هوش مصنوعی: اگر چهره‌ات مانند فرزین باشد، هر پادشاهی برای تو هم که شده بر اسب پیاده خواهد شد تا تو را ببیند.
درگهت را چرخ باشد پرده‌داری
زان جدا از در نگردد پرده‌ دارت
هوش مصنوعی: درگاه تو به مانند آسمان است که پرده‌ای دارد و این پرده هرگز از درگاه تو جدا نمی‌شود.
ابر و دریا در شمار قطره ناید
درکجا در پیش بذل بیشمارت
هوش مصنوعی: باران و دریا در مقایسه با بخشش بی‌پایان تو، همچون یک قطره به شمار می‌آید. کجا می‌توان چنین بخششی را در برابر آن همه نعمت‌ها تصور کرد؟
باد رفتار است خنگ خاک توشت
آتشین فعل است تیغ آبدارت
هوش مصنوعی: باد در رفتار خود خنگ و بی‌حالت است، اما خاک تو به آهنگی آتشین توجه دارد، مانند تیغی که تیز و درخشان است.
لاغران فربه ز بازوی ثمینت
فربهان لاغر ز شمشیر نزارت
هوش مصنوعی: لاغران به خاطر قدرت و توانایی تو به پر بودن و نشاط می‌رسند، و لاغران دیگر از شدت ضربه‌های شمشیر تو به تنگی می‌افتند.
خصم‌گردون زیرپای خویش خواهد
زان به پای خود رود بالای دارت
هوش مصنوعی: شخصی که بر اریکه قدرت نشسته و بر دیگران تسلط دارد، باید مراقب باشد، زیرا سرنوشت می‌تواند به سادگی او را به زیر بکشد و او را به جایگاه پایین‌تری بفرستد.
ای یسار خلق‌گیتی از یمینت
ای یمین اهل دوران از یسارت
هوش مصنوعی: ای فرشته خوب و نیک سیرت، تو از سمت راست این جهان آمده‌ای و ای نیکیِ زمانه، تو از سمت چپ آن هستی.
بر تو چونان بر سلیمان پیمبر
کرده اقرار بزرگی مور و مارت
هوش مصنوعی: بر تو مانند سلیمان پیامبر، بزرگی و مقام به اندازه‌ مور و موریانه است.
شیرگردون روبهی پیشت نماید
تا چه پیش آید ز شیر مرغزارت
هوش مصنوعی: یک روباه چابک و زیرک ممکن است در نزد تو ظاهر شود تا ببیند چه چیزی از دامنگیر تو برمی‌آید یا چه‌طور می‌توانی با چالش‌ها روبه‌رو شوی.
بس که رستم بر برادر بذله خواند
گر ببیند چاه ویل‌ کارزارت
هوش مصنوعی: رستم آن‌قدر به برادرش شوخی می‌کند و سر به سرش می‌گذارد که اگر چاه عمیقی در جبهه جنگ ببینید، ممکن است از شدت خنده در آن بیفتد.
بس‌که بر تیر گزین تحسین فرستد
گر به هیجا بنگرد اسفندیارت
هوش مصنوعی: اسفندیار، به خاطر زیبایی و ویژگی‌هایش، آن‌قدر مورد ستایش قرار می‌گیرد که اگر به او توجه شود، تحسین‌ها از او سرازیر می‌شود.
روح دارا زان دو محرم شاد گردد
گر بیند خنجر پهلو گذارت
هوش مصنوعی: روح کسی که دارای مقام و مرتبه است، از دیدن دو محرم خوشحال می‌شود، اگر خنجر را در کنار شما ببیند.
عزم نخجیر غزال چرخ می‌کن
غُرم صحرایی نمی‌زیبد شکارت
هوش مصنوعی: عزم و اراده‌ای همچون غزالی که به سمت شکار می‌شتابد، جنگل و صحرا را برای چرخیدن و دویدن مناسب نمی‌بیند.
زینهار ار گیرد از بأس تو خوابش
تا نیاید آسمان در زینهارت
هوش مصنوعی: اگر خوابش را از قدرت تو بگیرد، نباید بگذاری که آسمان بر زینت تو بیفتد.
خواست میزان فلک فهمت بسنجد
دید چون پیر خرد کامل عیارت
هوش مصنوعی: فلک تلاش دارد تا فهم تو را بسنجاند، اما مانند یک پیر خردمند کامل، تو را به درستی می‌سنجد.
آب تیغت آتش کین برفروزد
باد وش در جان خصم خاکسارت
هوش مصنوعی: تیغ تو همچون آبی است که آتش کینه را شعله‌ور می‌کند، و زهر جان دشمن را با وزش نسیم به خاکستر می‌نشاند.
در بنای لاجوردی سقف‌گردون
بس خلل افتد ز حزم استوارت
هوش مصنوعی: در ساختار آسمان آبی، به دلیل استحکام و استواری تو، خلل و نقص‌های زیادی به وجود می‌آید.
خسروا وصفت حبیب از جان سُراید
تا فتد مقبول رای کامکارت
هوش مصنوعی: دوست محبوبم برای تو از دل و جان می‌سراید و تلاش می‌کند تا در نظر تو مقبول و محبوب باشد.
لیک چون و صفت ندارد انحصاری
سازد اکنون از دعا رویین حصارت
هوش مصنوعی: اما چون و ویژگی خاصی ندارد، اکنون دعا را به دیواری محکم تبدیل کند.
تا کند هر شام دامن پر ز گوهر
آسمان‌گوهری بهر نثارت
هوش مصنوعی: هر شب، دامن آسمان پر از ستارگان می‌شود تا بتواند زیبایی و نعمت‌هایش را به تو ارزانی دارد.
بهر بذل سائلان خالی مبادا
ابر کف هرگز ز درّ شاهوارت
هوش مصنوعی: برای اینکه درخواست‌کنندگان دست خالی نروند، مبادا باران بزرگی که بر زمین می‌بارد، از دست دادن آن نیکبختی باشد که در آن گنجی نهفته است.