قصیدهٔ شمارهٔ ۲۸۲ - در مدح شاهزاده آزاده شجاع السلطنه مرحوم حسنعلی میرزا طابالله ثراه فرماید
نادرترین اشیا نیکوترین امکان
از عقلهاست اول وز خلقهاست انسان
از انبیا پیمبر وز اولیاست حیدر
از اتقیا ابوذر وز اصفیاست سلمان
از نارهاست دوزخ وز خاکها مدینه
از بادهاست صرصر وز آبهاست حیوان
از صفهاست صفین از قلعهاست خیبر
از کیشهاست اسلام از دینهاست ایمان
از سورهاست یس از رمزهاست طس
از قصهاست یوسف از منزلات قرآن
از شکلها مدور وز لونها منور
از خطهاست محور وز سطهاست دوران
از جسمها مجرد وز صرحها ممرد
ازکوههاستجودیوز صیدمهاستطوفان
از قصرها خورنق وز حلّها ستبرق
از واقعات هجرت از دردهاست هجران
از نه سپهر اطلس از هفت نجم خورشید
از چار اصل آتش وز هرسه فرع حیوان
از ترکهاست چینی وز ترکها خطایی
از تیغهاست طوسی وز ابرهاست نیسان
از قلها دماوند وز رودها سماوه
از جاهها حدایق وزکانها بدخشان
از روزها است مولود وز شامها شب قدر
از وقتها سحرگه وز مرغها سحرخوان
از عیدهاست نوروز وز جامها جهانبین
از فصلهاست اردی وز جشنهاست آبان
از شهدهاس شکر وز بادهاست احمر
از درهاستگوهر وز بیخهاست مرجان
از سازهاست رومی وز مطربان نکیسا
از صوتهاست شهناز وز لحنها صفاهان
از بزمهاست فردوس وز جویهاست کوثر
از سرو هاست آزاد وز عطرهاست ریحان
از نخلهاست طوبی وز سبزها بنفشه
از همدمانست حورا وز شاهدانست غلمان
از رزمها بلاون وز کینها سیاوش
از شورها قیامت وز شعلهاست نیران
از نایهاست ترکی وز چرخهاست چاچی
از خنگهاست ختلی وز خطهاست ایران
از ملکهاست شیراز وز چشمهاست رکنی
وز خسروان شهنشه دارای مهر دربان
وز صلب او جهاندار سلطان حسن که دستش
بارد چو ابر آذرگوهر به جای باران
اندر نبرد نیرم اندر جدال رستم
اندر شکوه قیصر اندر جلال خاقان
درگاه بزم دستش بحریستگوهرانگیز
در روز رزم تیغش ابریست آتشافشان
بر هفت خطه حاکم بر نه سپهر آمر
او را قدر متابع وی را قضا به فرمان
با فر و برز البرز با شوکت فریبرز
با صولت تهمتن با سطوت نریمان
با فرهٔ فریدون با چهرهٔ منوچهر
با عزت سکندر با حشمت سلیمان
با هوش و هنگ هوشنگ با عقل و رای و فرهنگ
با احتشام گورنگ با احترام ساسان
در بارگاه جاهش زال سپهر خادم
در آستان قدرش هندوی چرخ دربان
دست عطای او را نسبت به ابر ندهم
بر ابر از چه بندم این افترا و بهتان
در دولتش عیان شد تیمار آل تیمور
در عصرش از میان رفت سامان آل سامان
پوشد دو چشم فغفور ازگرد راه توسن
بندد دو دست قیصور از خم خام پیچان
دستان به روز رزمش پیریست حیلتآموز
با رنگ و ریو و ریمن با مکر و زور و دستان
با چرخ خورده سوگند خنگش بهگاه پویه
با باد کرده پیوند رخشش به گاه جولان
با عزم او نگرددگردنده چرخ مینا
با رای او نتابد تابنده مهر رخشان
بر بام آستانش نوبت زنی است بهرام
از خیل بندگانش هندو وشی است کیوان
اندر رکاب عزمش فتح و ظفر قراول
اندر عنان بختش تایید حق شتابان
هست از بنای جودش ایوان فاقه معمور
وز ترکتاز عدلش بنگاه فتنه ویران
جز خال و زلف خوبان اندر ممالک وی
نی در دلست عقده نی خاطری پریشان
زان پس کهراست درخور این تختگاه و دیهیم
زان پسکراست لایق این بارگاه و ایوان
زیبد شهنشی را کز جود اوست گیتی
ریب سرای ارژنگ رشک فضای رضوان
یعنی حسن بهادرکز صارم جهانسوز
سوزد روان دشمن در عرصهگاه میدان
ابریست دست جودش لیکن چو ابر آذر
بحریست طبع رادش لیک چو بحر عمان
طغرای مکرمت را از جود اوست توقیع
دیوان معدلت را از عدل اوست عنوان
هم روشنان افلاک از نور اوست روشن
هم کارهای مشکل از سعی اوست آسان
اسرارهای پنهان بر رایش آشکارا
بر رایش آشکارا اسرارهای پنهان
نک بینیازی خلق بر جود اوست شاهد
و آسایش زمانه بر عدل اوست برهان
قاآنیا برآور دست دعا که وصفش
با جد جان نشاید با جهد فکر نتوان
تاگردد آشکارا در بزمهای عشرت
از گریهٔ صراحی لعل پیاله خندان
در خنده نیکخواهت چون غنچه در حدایق
درگریه بدسگالت چون ابر در گلستان
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۸۱ - در مدح پسرهای شجاع السلطنه مغفور طاب الله ثراه فرماید: مرا در شش جهت از پنج تن خاطر بود شادانقصیدهٔ شمارهٔ ۲۸۳ - و له فی المدیحه: نظام مملکت از خنجر بهادرخان
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نادرترین اشیا نیکوترین امکان
از عقلهاست اول وز خلقهاست انسان
هوش مصنوعی: نادرترین و ارزشمندترین چیزها که به بهترین شکل ممکن از عقل و دانش به وجود میآید، انسان است.
از انبیا پیمبر وز اولیاست حیدر
از اتقیا ابوذر وز اصفیاست سلمان
هوش مصنوعی: این بیت به معرفی شخصیتهایی از تاریخ اسلام میپردازد. در آن گفته شده که حیدر (علی علیهالسلام) از پیامبران و اولیا است، ابوذر (از صحابه پیامبر) از پرهیزگاران به شمار میرود و سلمان (سلمان فارسی) نیز در زمرهی اهل صفاست. در واقع، این ابیات به مقام و منزلت این شخصیتها اشاره دارد.
از نارهاست دوزخ وز خاکها مدینه
از بادهاست صرصر وز آبهاست حیوان
هوش مصنوعی: جهنم از آتشها شکل گرفته و شهرها از خاک به وجود آمدهاند. همچنین، تندبادها از وزش بادها حاصل میشوند و موجودات زنده از آبها به وجود میآیند.
از صفهاست صفین از قلعهاست خیبر
از کیشهاست اسلام از دینهاست ایمان
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که صفین به عنوان نمادی از صفوف و نبردها، خیبر به عنوان نمادی از قلعهها و استقامت، کیشها به عنوان نمادی از اصول و اعتقادات اسلام، و دینها به عنوان نمادی از ایمان و باورها شناخته میشوند. به عبارت دیگر، این عناصر هر کدام نشانهای از نقاط قوت و ارزشهای اسلامی و انسانی هستند.
از سورهاست یس از رمزهاست طس
از قصهاست یوسف از منزلات قرآن
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی ویژگیها و مقامهای مختلف قرآن کریم میپردازد. به نوعی اشاره دارد که سورهای قرآن از رمزها و معانی عمیق برخوردارند و در واقع، داستانها و تعالیمی مانند داستان یوسف نیز در قرآن موجود است. قرآن دارای مراتب و مدارج خاصی است که به تدریج میتوان به عمق مفاهیم آن پی برد.
از شکلها مدور وز لونها منور
از خطهاست محور وز سطهاست دوران
هوش مصنوعی: در این بیت به زیبایی اشکال گرد و رنگهای درخشان اشاره شده است. همچنین به محورهایی که از خطوط ساخته شدهاند و حرکات دورانی که به وسیله سطوح به وجود میآید، پرداخته شده است. به طور کلی، این شعر به تنوع و زیباییهای هندسی و طبیعی اشاره میکند.
از جسمها مجرد وز صرحها ممرد
ازکوههاستجودیوز صیدمهاستطوفان
هوش مصنوعی: این بیت به وصف حالتی غیرمادی و روحانی از اشیاء و موجودات میپردازد. به نوعی به جهانی اشاره دارد که فراتر از جسم و ماده است و از حالتهای صاف و بینقص برخوردار است. همچنین، به عظمت و قدرت طبیعت و پدیدههایی مانند طوفان اشاره میکند که نمایانگر نیروهای طبیعی و نیز زیباییهای آن هستند.
از قصرها خورنق وز حلّها ستبرق
از واقعات هجرت از دردهاست هجران
هوش مصنوعی: از کاخها و قصرها گرفته تا اماکن دیگر، همه چیز نتیجهی درد جدایی و هجرت است.
از نه سپهر اطلس از هفت نجم خورشید
از چار اصل آتش وز هرسه فرع حیوان
هوش مصنوعی: میتوان گفت در این بیت به توصیف عناصر بنیادی و اجزای موجود در طبیعت پرداخته شده است. اشاره به آسمان، ستارگان و خورشید، به همبستگی و ارتباط این عناصر با یکدیگر و تأثیرشان بر زندگی و حیوانات اشاره میکند. همچنین به چهار اصل یعنی آتش و سه شاخه حیوانات نیز پرداخته شده که به تنوع و پویایی حیات اشاره دارد. تمامی این عناصر در کنار هم دنیای طبیعی و موجودات زنده را شکل میدهند.
از ترکهاست چینی وز ترکها خطایی
از تیغهاست طوسی وز ابرهاست نیسان
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف زیباییهای طبیعت و هنرمندی میپردازد. در آن اشاره شده که زیباییهای چینی و ترکها از تیغهای تیز و مهارتی که در ساخت آنها به کار رفته، نشأت میگیرد. همچنین، ابرها به فصل نیسان که بهار است، اشاره شده و به شکوه و لطافت طبیعی این فصل پرداخته شده است.
از قلها دماوند وز رودها سماوه
از جاهها حدایق وزکانها بدخشان
هوش مصنوعی: از قلههای دماوند و رودهای بزرگ آن تا باغهای زیبا و مکانهای سرسبز، همهی اینها نمایانگر زیباییهای طبیعی و دستنخورده ایران هستند.
از روزها است مولود وز شامها شب قدر
از وقتها سحرگه وز مرغها سحرخوان
هوش مصنوعی: در میان روزها، روزی است که از آن، مولود گرامی به دنیا آمده است. و از شب ها، شبی است که به شب قدر شهرت دارد. همچنین از سحرها، سحرگاهی است که خاصیت ویژهای دارد و پرندگان شروع به ترانهخوانی میکنند.
از عیدهاست نوروز وز جامها جهانبین
از فصلهاست اردی وز جشنهاست آبان
هوش مصنوعی: نوروز از جشنهای مهم است و مانند یک روز روشن شناخته میشود. اردیبهشت فصل زیبایی است که به ما زمین و زندگی را نشان میدهد و آبان هم جشنهای خاص خود را دارد. این سه زمان به ما نشان میدهند که چگونه جشن و زیبایی در زندگی ما جاری است.
از شهدهاس شکر وز بادهاست احمر
از درهاستگوهر وز بیخهاست مرجان
هوش مصنوعی: از شیرینیهای خوشمزه و عطرهای دلانگیز گرفته تا زیبایی و ارزشهای گرانبها که از دل زمین و ریشهها به دست میآیند، همه چیز نشاندهندهی نعمتها و زیباییهای طبیعت است.
از سازهاست رومی وز مطربان نکیسا
از صوتهاست شهناز وز لحنها صفاهان
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی هنر موسیقی را توصیف میکند. سازهای رومی و نکیسا، نمادهایی از فرهنگ و هنر موسیقی هستند و به گوش سپردن به صدای دلنشین و لحنهای مختلفی اشاره میکند که در شهرهای مختلف مانند صفاهان وجود دارد. این تصویرها نشان از غنای موسیقی و تأثیر عمیق آن بر روح و احساسات انسانها دارد.
از بزمهاست فردوس وز جویهاست کوثر
از سرو هاست آزاد وز عطرهاست ریحان
هوش مصنوعی: این بیت به زیباییهای بهشتی اشاره دارد و میگوید که بهشت از مهمانیها و شادیها تشکیل شده است. همچنین، جویها و نهرهای بهشتی مانند کوثر هستند و درختان سرو نماینده آزادی و طراوتاند. عطرهای خوشبو هم به شادابی این مکان میافزایند.
از نخلهاست طوبی وز سبزها بنفشه
از همدمانست حورا وز شاهدانست غلمان
هوش مصنوعی: درخت طوبی از درختان نخل است و بنفشه از گیاهان سبز. حوریان همدمان و غلمان، از شاهدان و جوانان بهشتی هستند.
از رزمها بلاون وز کینها سیاوش
از شورها قیامت وز شعلهاست نیران
هوش مصنوعی: از نبردها خطرها و از دشمنیها مانند سیاوش، از هیجانها روز قیامت و از آتشها، مانند نیران.
از نایهاست ترکی وز چرخهاست چاچی
از خنگهاست ختلی وز خطهاست ایران
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی بیان میکند که زیباترین و دلنشینترین صداها و آهنگها از نای و سازهای مختلف ناشی میشود و همچنین نشان میدهد که فرهنگ و هنر ایران حاصل ارزانشها و خلاقیتهای شاعرانه و هنری است. این تصویرسازی به ما یادآوری میکند که موسیقی و هنر چگونه به زندگی انسان معنا و زیبایی میدهد.
از ملکهاست شیراز وز چشمهاست رکنی
وز خسروان شهنشه دارای مهر دربان
هوش مصنوعی: شیراز یکی از مناطق مهم و زیباست و از آنجا که در دل انسانها جای ویژهای دارد، میتوان گفت که این شهر مانند نگینی در چشمها میدرخشد. همچنین، افرادی که در این خطه زندگی میکنند، به نوعی ابهت و عظمت دارند که شبیه به بزرگان و شاهان است. در واقع، این شهر به خاطر زیبایی و ویژگیهای خاصش، جایگاهی ویژه دارد و همچون درباری است که مهر و محبت در آن حاکم است.
وز صلب او جهاندار سلطان حسن که دستش
بارد چو ابر آذرگوهر به جای باران
هوش مصنوعی: از نژاد او، پادشاهی بزرگ و نیک، زاده شده است که نعمتهایش مانند باران بر زمین میبارد.
اندر نبرد نیرم اندر جدال رستم
اندر شکوه قیصر اندر جلال خاقان
هوش مصنوعی: در میدان نبرد من به قدرت و نیرومندی رستم، در شکوه و عظمت قیصر و در جلال و احترام خاقان هستم.
درگاه بزم دستش بحریستگوهرانگیز
در روز رزم تیغش ابریست آتشافشان
هوش مصنوعی: در ورودی میهمانی او مانند دریایی پر از جواهر است، و در روز جنگ، شمشیر او مانند ابری است که آتش میافشاند.
بر هفت خطه حاکم بر نه سپهر آمر
او را قدر متابع وی را قضا به فرمان
هوش مصنوعی: حاکم بر هفت سرزمین و ناظر بر نه آسمان، او را با اندازهگیریهای دقیق و بر اساس تقدیرش به فرمان خود میسازد.
با فر و برز البرز با شوکت فریبرز
با صولت تهمتن با سطوت نریمان
هوش مصنوعی: با زیبایی و عظمت کوههای البرز و با شکوه فریبرز و با قدرت تهمتن و با قدرت نریمان.
با فرهٔ فریدون با چهرهٔ منوچهر
با عزت سکندر با حشمت سلیمان
هوش مصنوعی: با قدرت و شکوهمندی فریدون، با زیبایی و جذابیت منوچهر، با افتخار و مقام سکندر، و با عظمت و جلال سلیمان.
با هوش و هنگ هوشنگ با عقل و رای و فرهنگ
با احتشام گورنگ با احترام ساسان
هوش مصنوعی: با درایت و هوش هوشنگ، با عقل و دانش و فرهنگ، با وقار و احترام گورنگ، با ارادت و احترام به ساسان.
در بارگاه جاهش زال سپهر خادم
در آستان قدرش هندوی چرخ دربان
هوش مصنوعی: در مکان با شکوهش زال، که به معنای پدر بزرگ زال معروف است، مانند خدمتگذاری در خدمتگار آسمان است، و در کنار مقام والایش، چرخ فلک به مانند دربانش قرار دارد.
دست عطای او را نسبت به ابر ندهم
بر ابر از چه بندم این افترا و بهتان
هوش مصنوعی: دست بخشش و کمک او را با بارش باران ابر مقایسه نمیکنم، چون نمیتوانم به ابر نسبت به او اتهام بزنم.
در دولتش عیان شد تیمار آل تیمور
در عصرش از میان رفت سامان آل سامان
هوش مصنوعی: در زمان او، مشکلات و دردسرهای خاندان تیمور مشخص شد و در دوران او، نظم و ترتیب خاندان سامان از بین رفت.
پوشد دو چشم فغفور ازگرد راه توسن
بندد دو دست قیصور از خم خام پیچان
هوش مصنوعی: چشمهای فغفور به خاطر تو پوشیده میشود و قیصر با دو دستش از خم زین توسن میبندد.
دستان به روز رزمش پیریست حیلتآموز
با رنگ و ریو و ریمن با مکر و زور و دستان
هوش مصنوعی: دستهای او در روز نبرد، تجربهای پنهانی دارند و با ترفندها و نیرنگها، به همراه رنگها و نمادها، به فعالیت میپردازند و با حیله و قدرت به هدف خود میرسند.
با چرخ خورده سوگند خنگش بهگاه پویه
با باد کرده پیوند رخشش به گاه جولان
هوش مصنوعی: با چرخش و گردش زمان سوگند یاد میکند که در زمان حرکت، با باد ارتباطی دارد و چهرهاش در زمان بروز و جلوهگری میدرخشد.
با عزم او نگرددگردنده چرخ مینا
با رای او نتابد تابنده مهر رخشان
هوش مصنوعی: با اراده او، چرخشهای آسمان تغییر نمیکند و با تصمیم او، نور خورشید نمیتواند تابش خود را ادامه دهد.
بر بام آستانش نوبت زنی است بهرام
از خیل بندگانش هندو وشی است کیوان
هوش مصنوعی: بر فراز درگاه او، نوبت به بهرام است که به میان بندگانش بیفتد؛ او از میان این بندگان، هندی و ویشی (شخصی با ویژگیهای خاص) به شمار میآید.
اندر رکاب عزمش فتح و ظفر قراول
اندر عنان بختش تایید حق شتابان
هوش مصنوعی: در پی ارادهاش پیروزی و موفقیت است و در این مسیر، شانس و بختش به کمک او میآید.
هست از بنای جودش ایوان فاقه معمور
وز ترکتاز عدلش بنگاه فتنه ویران
هوش مصنوعی: از بخشش او، مرکز فقر پر رونق شده و با تهاجم عدل او، جایگاه فتنه و آشوب نابود گردیده است.
جز خال و زلف خوبان اندر ممالک وی
نی در دلست عقده نی خاطری پریشان
هوش مصنوعی: در دنیای زیبا و دلربای معشوقان، تنها نشانههای عشق و زیبایی موجود است و در دل، هیچ کلافه یا نگرانی وجود ندارد.
زان پس کهراست درخور این تختگاه و دیهیم
زان پسکراست لایق این بارگاه و ایوان
هوش مصنوعی: پس از آن که چه کسی شایسته این تخت و تاج است، پس از آن چه کسی لایق این کاخ و سرای سلطنتی است؟
زیبد شهنشی را کز جود اوست گیتی
ریب سرای ارژنگ رشک فضای رضوان
هوش مصنوعی: زیبنده است که پادشاهی باشد که از بخشش اوست که دنیا مانند خانهای زیبا و دلپذیر شده است، به طوری که فضای آن برتر از بهشت به نظر میرسد.
یعنی حسن بهادرکز صارم جهانسوز
سوزد روان دشمن در عرصهگاه میدان
هوش مصنوعی: یعنی حسن، دلیر و شجاع است و دشمن در میدان جنگ از شدت ترس و وحشت میسوزد.
ابریست دست جودش لیکن چو ابر آذر
بحریست طبع رادش لیک چو بحر عمان
هوش مصنوعی: دست بخشش او مانند ابر است، اما وقتی که بارش میکند، مانند دریای آذربایجان وسیع و پرعمق میشود. طبیعت او نیز مانند دریا است، اما به وسعت و عمق دریای عمان.
طغرای مکرمت را از جود اوست توقیع
دیوان معدلت را از عدل اوست عنوان
هوش مصنوعی: نشان نیکویی و بزرگواری در دست بخشندهاش است، و تأیید و گواهی عدالت او در نامش دیده میشود.
هم روشنان افلاک از نور اوست روشن
هم کارهای مشکل از سعی اوست آسان
هوش مصنوعی: تمام روشناییهایی که در آسمان وجود دارند، از نور او ناشی میشود و همچنین کارهای دشوار به لطف تلاش او، آسان میشوند.
اسرارهای پنهان بر رایش آشکارا
بر رایش آشکارا اسرارهای پنهان
هوش مصنوعی: اسرار و رازهای نهفته به روشنی و بدون هیچ پنهانی برای تو نمایان میشوند.
نک بینیازی خلق بر جود اوست شاهد
و آسایش زمانه بر عدل اوست برهان
هوش مصنوعی: خودکفایی مردم به بخشندگی خداوند برمیگردد و آرامش و آسودگی در زندگی نتیجه عدالت اوست.
قاآنیا برآور دست دعا که وصفش
با جد جان نشاید با جهد فکر نتوان
هوش مصنوعی: ای قاآنیا، دست به دعا بلند کن که توصیف او با جان و دل کار سادهای نیست و با تلاش فکری نیز ممکن نمیشود.
تاگردد آشکارا در بزمهای عشرت
از گریهٔ صراحی لعل پیاله خندان
هوش مصنوعی: تا زمانی که در جشنهای شادی، از اشکهای شراب قرمز، پیالهای شاداب و خندان به نمایش درآید.
در خنده نیکخواهت چون غنچه در حدایق
درگریه بدسگالت چون ابر در گلستان
هوش مصنوعی: وقتی تو لبخند میزنی، شبیه غنچهای هستی که در باغها شکوفا شده، و وقتی که گریه میکنی، شبیه ابری هستی که بر روی گلستانها میبارد.