قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷۵ - در مدحت جناب حاج میرزا آقاسی رحمه الله میفرماید
ز خلق خواجهٔ عالم ز رای مهتر دوران
معطر آمده گیتی منور آمده کیهان
بهینه بندهٔ گیهان خدای و خواجهٔ عالم
مهینه مهدی معجز نمای و هادی دوران
درون چنبر حزمش قرار تودهٔ غبرا
به گرد مرکز عزمش مدار گنبد گردان
مطیع درگه او را زمانه شایق خدمت
گدای حضرت او را ستاره عاشق فرمان
لباس فطرت او را محامد آمده پروز
اساس طینت او را محاسن آمده بنیان
بیان وافی او ترجمان آیهٔ مصحف
کلام صافی او ترزفان سورهٔ فرقان
محیط فکرت او را فضایل آمده زورق
تنور همت او را نوائل آمده طوفان
نجیب خاطر او را فواید آمده هودج
جواد جودت او را معارف آمده میدان
قوام عالم امکان نظام ملکت هستی
نظام ملکت هستی قوام عالم امکان
عقاب شوکت او را نبالت آمده مخلب
هژبر قدرت او را جلالت آمده دندان
زلال حکمت او را حقایق آمده منبع
نهال فکرت او را دقایق آمده قضبان
به زهد و صفوت و ایمان و رشد و تقوی و طاعت
اویس و حمزه و مقداد و بشر و بوذر و سلمان
ریاض بینش او را فضایل آمدهگلبن
سحاب شش او را نوائل آمده باران
کمند طاعت او را ستاره آمده چنبر
قبول خدمت او را زمانه برزده دامان
هوای عرصهٔ جاهش مطار طایر دولت
فضای کعبهٔ قدرش مطاف زایر احسان
رواق عزت او را معالی آمده مسند
سرای حشمت او را مکارم آمده ایوان
ولی حضرت او را قصور عالیه مأمن
عدوی دولت او را تنور هاویه زندان
بهداسبخششو همت گسسته ریشهٔ ضنّت
به سنگ تقوی و طاعت شکسته شیشه عصیان
ز مهر حادثهسوزش امور حادثه مختل
ز لطف نایبهتوزش قصور نائبه ویران
دل آبو خاک تو پنهان صفای طینت احمد
ز روی و رای تو پیدا فروغ حکمت یزدان
گزیده گفت تو برهان گفت عیسی مریم
خجستهرای تو اثبات دستموسی عمران
کلیل حزم تو غبرا علیل رای تو بیضا
ذلیل دست تو دریا سلیل جود تو مرجان
دلبل فضل تو اقرار خصم و حسرت حاسد
گواه جود تو افلاس گنج و فاقهٔ عمّان
بهپیشعزم تو آسان هرآنچه بر همه مشکل
به نزد حزم تو پیدا هرآنچه بر همه پنهان
ز آب چشمهٔ لطف تو شاخ نافله خرّم
ز تف آتش قهر تو شخص نازله پژمان
ضیای بیضهٔ بیضا به نزد رای تو تهمت
علایگنبد منا به پیش قدر تو بهتان
دریده جود تو جلباب جود جعفر و یحیی
شکسته گفت تو بازار گفت صابی و سحبان
ز نور رای تو مظهر رموز دانش و حکمت
به ذات پاک تو مضمر کنوز بینش و عرفان
فروغ رای تو برهان ضیای روی تو حجت
ضیای روی تو حجت فروغ رای تو برهان
هماره خادم بزم تو جفت عشرت و شادی
همیشه حاسد جاه تو یار خواری و خذلان
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷۴ - فیالمدیحه ایضاً: دوش چون شد رشتهٔ پروین عیان از آسمانقصیدهٔ شمارهٔ ۲۷۶ - در ستایش مرحوم مبرور شجاع السلطنه حسنعلی میرزا طابالله ثراه میفرماید: ساقی در این هوای سرد زمستان
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز خلق خواجهٔ عالم ز رای مهتر دوران
معطر آمده گیتی منور آمده کیهان
هوش مصنوعی: این ابیات اشاره به این دارد که خواجهای بزرگ و عالم، با اندیشهای چیز را به وجود آورده که باعث روشنی و زیبایی جهان شده است. به نوعی، با حضور و نظری بزرگمهر، زندگی و کیهان به نوری تازه و جذاب تبدیل شده است.
بهینه بندهٔ گیهان خدای و خواجهٔ عالم
مهینه مهدی معجز نمای و هادی دوران
هوش مصنوعی: بهترین بندهٔ خدا و صاحب اختیار عالم، مهدی است که معجزاتش نمایان است و رهنمای دورانهاست.
درون چنبر حزمش قرار تودهٔ غبرا
به گرد مرکز عزمش مدار گنبد گردان
هوش مصنوعی: در دل احتیاط و احتیاطاش، تودهای از غبار قرار دارد که به دور مرکز ارادهاش میچرخد، مانند گنبدی که به دور خود میگردد.
مطیع درگه او را زمانه شایق خدمت
گدای حضرت او را ستاره عاشق فرمان
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به عشق و ارادت به یک مقام والایی اشاره میکند. او از یک نظم و اطاعت در برابر آن مقام سخن میگوید و بیان میکند که زمانه همواره مشتاق خدمت به او است. همچنین، اشاره به ستارهای دارد که به نوعی نمایانگر عشق و فرمانبری است. به طور کلی، این کلمات حس تعهد و عشق عمیق به آن مقام را منتقل میکنند.
لباس فطرت او را محامد آمده پروز
اساس طینت او را محاسن آمده بنیان
هوش مصنوعی: لباس اصلی او از خوبیها و زیباییها بافته شده و ویژگیهای نیکو بنیاد وجودش را تشکیل داده است.
بیان وافی او ترجمان آیهٔ مصحف
کلام صافی او ترزفان سورهٔ فرقان
هوش مصنوعی: او به طور کامل و واضح صحبت میکند و کلامش مانند آیهای از قرآن است. سخنانش همچون سورهای از فرقان است که حقیقت را به روشنی بیان میکند.
محیط فکرت او را فضایل آمده زورق
تنور همت او را نوائل آمده طوفان
هوش مصنوعی: در دنیای اندیشهات، فضائل و خوبیها همچون کشتیای برای تو هستند که در آتش تلاش و همتت به تو میرسند، و طوفانی از چالشها و مشکلات نیز در راه تو قرار دارد.
نجیب خاطر او را فواید آمده هودج
جواد جودت او را معارف آمده میدان
هوش مصنوعی: دل او از ویژگیهای نیکو سرشار است و مانند اسب نر است که در میدان علم و معرفت برتری دارد.
قوام عالم امکان نظام ملکت هستی
نظام ملکت هستی قوام عالم امکان
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اساس و پایهی عالم وجود، نظام و ترتیبی است که بر زندگی حاکم است. به عبارتی، کل عالم به واسطهی یک ساختار منسجم و منظم به هم پیوسته و مدیریت میشود.
عقاب شوکت او را نبالت آمده مخلب
هژبر قدرت او را جلالت آمده دندان
هوش مصنوعی: عقاب پرچمدار اوست و قدرت او مانند جلالتی بزرگ است. قدرتش به اندازهای است که دندانهایش نمایانگر این عظمت هستند.
زلال حکمت او را حقایق آمده منبع
نهال فکرت او را دقایق آمده قضبان
هوش مصنوعی: حکمت او همچون چشمهای زلال است که حقایق را به وضوح به نمایش میگذارد. تفکر او به مانند نهالی است که دارای جزئیات و دقایق خاصی است و این جزئیات به ایجاد قید و بندهایی برای اندیشهاش منجر میشود.
به زهد و صفوت و ایمان و رشد و تقوی و طاعت
اویس و حمزه و مقداد و بشر و بوذر و سلمان
هوش مصنوعی: این بیت به صفات و ویژگیهای برجستهای اشاره دارد که افراد مؤمنی مانند اویس، حمزه، مقداد، بشر، بوذر و سلمان دارند. این شخصیتها با زهد، پاکی، ایمان، رشد معنوی، تقوا و اطاعت از خداوند شناخته میشوند.
ریاض بینش او را فضایل آمدهگلبن
سحاب شش او را نوائل آمده باران
هوش مصنوعی: در باغ دانش او، فضایل مانند گلها شکوفا شدهاند و از آسمان آگاهی، نعمتها و برکات به او نازل شده است.
کمند طاعت او را ستاره آمده چنبر
قبول خدمت او را زمانه برزده دامان
هوش مصنوعی: نوری تابیده که نشان دهنده اطاعت از اوست و زمانه به دور او حلقهای از پذیرفتن خدمت او ایجاد کرده است.
هوای عرصهٔ جاهش مطار طایر دولت
فضای کعبهٔ قدرش مطاف زایر احسان
هوش مصنوعی: فضای حاکمیت او به اندازهای دلانگیز و مطبوع است که مانند جایی است که پرندگان دولت در آن پرواز میکنند. مکان بزرگی که او در آن قرار دارد، به اندازه کعبهای مقدس است که زائران، برای نوید و برکت به آنجا مراجعه میکنند.
رواق عزت او را معالی آمده مسند
سرای حشمت او را مکارم آمده ایوان
هوش مصنوعی: در زندگی او، شکوه و بزرگی به وضوح قابل مشاهده است؛ در جایگاه او تعدادی از ویژگیهای برجسته و نیکویی وجود دارد که منزلت و عظمتش را جلوهگر میسازد.
ولی حضرت او را قصور عالیه مأمن
عدوی دولت او را تنور هاویه زندان
هوش مصنوعی: ولی او که در مقام بلند و عالی قرار دارد، دشمنانش را در دام میافکند و آنها را به عذاب میفرستد، چنان که گویا در آتش زنده به زندان میافتند.
بهداسبخششو همت گسسته ریشهٔ ضنّت
به سنگ تقوی و طاعت شکسته شیشه عصیان
هوش مصنوعی: با بخشش و ارادهای قوی، ریشهی تنگنظری و محدودیتها را قطع کن و با استقامت و اطاعت، موانع و نافرمانیها را کنار بزن.
ز مهر حادثهسوزش امور حادثه مختل
ز لطف نایبهتوزش قصور نائبه ویران
هوش مصنوعی: به خاطر عشق او، حوادث و مشکلات به وجود میآیند و زندگی دچار اختلال میشود. از سوی دیگر، قصور و کمبودهای نایب او باعث ویرانی و خرابی میشود.
دل آبو خاک تو پنهان صفای طینت احمد
ز روی و رای تو پیدا فروغ حکمت یزدان
هوش مصنوعی: دل تو که از آب و خاک این سرزمین است، با صفای وجود احمد (پیامبر) روشن و مشخص است. نور حکمت الهی نیز از نظر و اندیشه تو نمایان است.
گزیده گفت تو برهان گفت عیسی مریم
خجستهرای تو اثبات دستموسی عمران
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که تو با برهان و دلیل سخن میگویی؛ همانطور که عیسی، پسر مریم، از وجودش و قدرتش دفاع کرد. همچنین، توانایی و مقام تو همانند معجزهای است که موسی، پسر عمران، انجام داد.
کلیل حزم تو غبرا علیل رای تو بیضا
ذلیل دست تو دریا سلیل جود تو مرجان
هوش مصنوعی: حفاظت و دقت تو شبیه گرد و غبار است، نظر تو خالی و بیروح به نظر میرسد. در دست تو، دریا به قدری لبریز است که جود و بخشش تو مانند مرجان درخشان مینماید.
دلبل فضل تو اقرار خصم و حسرت حاسد
گواه جود تو افلاس گنج و فاقهٔ عمّان
هوش مصنوعی: دل در برابر بزرگی و کرم تو تسلیم است و رقبایت به عجز و حسرت شاهد بر بخششهای تو هستند، در حالی که ثروت و دارایی به خاطر فقر و نیاز تو به دست نمیآید.
بهپیشعزم تو آسان هرآنچه بر همه مشکل
به نزد حزم تو پیدا هرآنچه بر همه پنهان
هوش مصنوعی: اگر تصمیم تو جدی باشد، هر چیزی که برای دیگران دشوار به نظر میرسد، برای تو آسان خواهد بود. و هر چیزی که برای دیگران نهان است، در نزد تو آشکار خواهد شد.
ز آب چشمهٔ لطف تو شاخ نافله خرّم
ز تف آتش قهر تو شخص نازله پژمان
هوش مصنوعی: از آب چشمهٔ مهربانی تو، درخت نیایش شاداب میشود، اما در سایهٔ آتش خشم تو، شخص پست و ذلیل پژمرده میگردد.
ضیای بیضهٔ بیضا به نزد رای تو تهمت
علایگنبد منا به پیش قدر تو بهتان
هوش مصنوعی: سفیدی و روشنیِ این گنبد (گنبد بیضا) در کنار نظر تو، به نوعی به عیبجویی و بهتان به آسمان و مقام تو بدل میشود.
دریده جود تو جلباب جود جعفر و یحیی
شکسته گفت تو بازار گفت صابی و سحبان
هوش مصنوعی: میگوید که بخشش و سخاوت تو از جود و کرم بزرگانی چون جعفر و یحیی هم فراتر رفته است؛ بهطوریکه در بازار، همه به وضوح از نعمتها و فراخی که تو به آنها بخشیدهای، سخن میگویند و این موضوع در محافل تان به وضوح شنیده میشود.
ز نور رای تو مظهر رموز دانش و حکمت
به ذات پاک تو مضمر کنوز بینش و عرفان
هوش مصنوعی: از نور اندیشه تو، رازهای علم و حکمت را در ذات پاک تو پنهان کن. این بینش و معرفت را در خود درونسازی.
فروغ رای تو برهان ضیای روی تو حجت
ضیای روی تو حجت فروغ رای تو برهان
هوش مصنوعی: نور فکر و اندیشهات همانند دلیلی است که درخشش چهرهات را توجیه میکند و درواقع، روشنایی چهرهات خود دلیلی بر روشنایی اندیشهات میباشد.
هماره خادم بزم تو جفت عشرت و شادی
همیشه حاسد جاه تو یار خواری و خذلان
هوش مصنوعی: همیشه در خدمت جشن و شادی تو هستم، اما به خاطر مقام و قدرت تو، حسودان و دشمنانی وجود دارند که به تو آسیب میزنند و موجب ناامیدیات میشوند.