بخش ۶ - نشأه جام سوم
بیا ساقی آن جوهر صاف و پاک
که جمشید برد آرزویش بخاک
بمن ده که جمشیدیم آرزوست
نه با ملک جمشیدیم من به اوست
بیا ساقی آن ساغر سینه سوز
که می سوزد از شوق آن جم هنوز
بمن ده که آتش بهستی زنم
در دین آتش پرستی زنم
بیا ساقی آن راح ریحان شمیم
که کیفیت اوست خلق کریم
بمن ده دلم را گره بر گشای
برویم در راز دیگر گشای
ازین بیش فکر دل ریش کن
بجام سیوم نشأه ام بیش کن
که نطق از سیوم نشأه گویا کنم
رموز دگر بر تو افشا کنم
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بیا ساقی آن جوهر صاف و پاک
که جمشید برد آرزویش بخاک
هوش مصنوعی: بیا ای ساقی، آن نوشیدنی زلال و خالص را بیاور که جمشید، پادشاه اسطورهای، آرزوی داشتن آن را به گور برد.
بمن ده که جمشیدیم آرزوست
نه با ملک جمشیدیم من به اوست
هوش مصنوعی: به من چیزی بده که آرزوی من مانند جمشید است، نه اینکه من پادشاهی مانند جمشید داشته باشم؛ بلکه آرزوی من به او مربوط میشود.
بیا ساقی آن ساغر سینه سوز
که می سوزد از شوق آن جم هنوز
هوش مصنوعی: بیا ای ساقی، آن جامی را بیاور که همچنان از شور و شوق انسانی به نام جم، داغ و سوزان است.
بمن ده که آتش بهستی زنم
در دین آتش پرستی زنم
هوش مصنوعی: به من عطا کن که با عشق و شور، دینی ز آتش برای زندگیام بسازم.
بیا ساقی آن راح ریحان شمیم
که کیفیت اوست خلق کریم
هوش مصنوعی: بیا ای ساقی، بگذار بوی خوش و لطیف گلهای بهشتی را بچشم که در آن، صفای و زیبایی دست ساختهی خدای بزرگ وجود دارد.
بمن ده دلم را گره بر گشای
برویم در راز دیگر گشای
هوش مصنوعی: به من بده که دل من را باز کند و مرا در اسراری دیگر هدایت کند.
ازین بیش فکر دل ریش کن
بجام سیوم نشأه ام بیش کن
هوش مصنوعی: بیش از این به فکر دل شکستهات نباش و در جام سومی که پیش رو داری، خود را غرق کن.
که نطق از سیوم نشأه گویا کنم
رموز دگر بر تو افشا کنم
هوش مصنوعی: من میخواهم از سخن گفتن از مرحلهای دیگر، رازهای جدیدی را برای تو آشکار کنم.