گنجور

بخش ۴ - نشأه جام دوم

بیا ساقی آن راحت‌افزای روح
که طوفان غم راست کشتی نوح
به‌من ده که از غم نجاتم دهد
نجات از همه مشکلاتم دهد
بیا ساقی آن مظهر سرّ ذات
که خضر خرَد راست آب حیات
بده‌، زنده گردان من مرده را
تر و تازه کن نخل پژمرده را
بیا ساقی آن جام آیینه‌فام
که عالم درو می‌نماید تمام
به من ده که تشویش دل کم کنم
زمانی تماشای عالم کنم
چو کردی مرا آگه از فیض جام
به جام دوم نشئه‌ام کن تمام
که دل از دوم نشئه گردد دلیر
کند بر تو اظهار ما‌فی‌الضمیر

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیا ساقی آن راحت‌افزای روح
که طوفان غم راست کشتی نوح
هوش مصنوعی: بیا ای ساقی، راحتی را بیاور که روح را شاد کند؛ زیرا که طوفان غم همچون طوفان نوح می‌باشد و ما به آرامش نیاز داریم.
به‌من ده که از غم نجاتم دهد
نجات از همه مشکلاتم دهد
هوش مصنوعی: به من چیزی بده که مرا از غم و نگرانی‌هایم خلاص کند و به حل مشکلاتم کمک کند.
بیا ساقی آن مظهر سرّ ذات
که خضر خرَد راست آب حیات
هوش مصنوعی: بیا ای ساقی، آن نماینده‌ی راز وجود را بیاور که خضر، حکیم، درست دریای زندگی را یافته است.
بده‌، زنده گردان من مرده را
تر و تازه کن نخل پژمرده را
هوش مصنوعی: به من زندگی دوباره ببخش و حال و هوای تازه‌ای به جانم ببخش، مانند نخیلی که پژمرد و به زندگی برمی‌گردد.
بیا ساقی آن جام آیینه‌فام
که عالم درو می‌نماید تمام
هوش مصنوعی: بیا ای ساقی، آن لیوانی را بیاور که مانند آینه می‌درخشد و تمام جهان را در آن می‌توان دید.
به من ده که تشویش دل کم کنم
زمانی تماشای عالم کنم
هوش مصنوعی: به من چیزی بده که بتوانم کمی از نگرانی‌ام بکاهم و زمانی را صرف نگاه کردن به زیبایی‌های دنیا کنم.
چو کردی مرا آگه از فیض جام
به جام دوم نشئه‌ام کن تمام
هوش مصنوعی: وقتی مرا از نعمت و زیبایی آگاه کردی، حالا مرا بی‌نهایت شاد کن و سرمست ساز.
که دل از دوم نشئه گردد دلیر
کند بر تو اظهار ما‌فی‌الضمیر
هوش مصنوعی: دل به حالت دیگری درمی‌آید و جرات پیدا می‌کند تا آنچه در دل دارد را به تو نشان بدهد.