گنجور

شمارهٔ ۴۰

روزی که ز هر چه هست آثار نبود
وز خواب عدم زمانه بیدار نبود
نورم شرر نار و گلم خار نداشت
من بودم و یار بود و اغیار نبود

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روزی که ز هر چه هست آثار نبود
وز خواب عدم زمانه بیدار نبود
هوش مصنوعی: روزی بود که هیچ نشانه‌ای از وجود نبود و همه چیز در خواب عدم به سر می‌برد.
نورم شرر نار و گلم خار نداشت
من بودم و یار بود و اغیار نبود
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به تجربه‌ای خاص اشاره می‌کند که در آن تنها با معشوق خود بود و هیچ چیز دیگری مخل آرامش و عشقشان نبود. نور او مانند شعله‌ای در دلش می‌درخشید و عشق او مانند گلی زیبا بود که هیچ گونه دردی نداشت. در این لحظه، فقط عشق و همراهی با یار وجود داشت و هیچ بیگانه‌ای در میانشان نبود.