شمارهٔ ۳۰
بر هر چه دل نهادم و گشتم اسیر آن
چون اشتداد الفت من دید روزگار
از من ربود و سوخت دلم را بداغ هجر
گفت این سزای آنکه نهد دل بمستعار
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بر هر چه دل نهادم و گشتم اسیر آن
چون اشتداد الفت من دید روزگار
هوش مصنوعی: هر چیزی که به آن علاقهمند شدم و دل به آن بستم، باعث شد که به بند آن گرفتار شوم، مانند این که زندگیام تحت تأثیر شدت وابستگیام قرار گرفت.
از من ربود و سوخت دلم را بداغ هجر
گفت این سزای آنکه نهد دل بمستعار
هوش مصنوعی: عشق و جدایی باعث شد که دل من بسوزد و درد هجر را تحمل کنم. این پاسخ آن کسی است که دلش را به دیگری سپرده و انتظار عواقب آن را نداشت.