گنجور

شمارهٔ ۲۸

آدمی را فضل صوری و کمال معنویست
نیست هر وقتی بهر حالی که باشد بی اثر
گاه عرض حسن صورت می کند بر اهل حال
می شود محبوب مه پیکر حبیب سیمبر
می دهد نظاره رفتار او آرام دل
می فزاید چهره زیبای او نور بصر
گر فقیه و عابد و شیخ و معلم می شود
می کند تعلیم علم و صنعت و فضل و هنر
می رساند فیض او دل را بسرحد کمال
می شود ارشاد او اهل طلب را راهبر
عقل حیران است در کیفیت اطوار او
هست گلزار طبیعت را نهال بارور
هم سرور دیده می‌یابند از او هم کام دل
گه شکوفه می‌نماید گاه می‌بخشد ثمر

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.