شمارهٔ ۴۰۷
چند ای دل نامه وصف بتان املا کنی
ذکر خوبان پری رخسار مه سیما کنی
گه زنی از غمزه مردم کش خون ریز دم
گه زبان در مدحِ لعلِ دُرفِشان گویا کنی
گه ز شوق خال داغی بر دل پر خون نهی
گاه فکر زلف را سرمایه سودا کنی
بر زبان آری شکایت هر دم از جور بتان
بی گناهی چند را هرجا رسی رسوا کنی
وقت آن آمد کزین وضع پریشان بگذری
باقی اوقات خود صرف ره تقوا کنی
گر پری سوی تو آید چشم نگشایی برو
چشم و دل را مطلع خورشید استغنا کنی
شد فضولی شیوه رندی مکرر بعد ازین
بِه که طُورِ تازه ای ، طرزِ نُوی پیدا کنی
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چند ای دل نامه وصف بتان املا کنی
ذکر خوبان پری رخسار مه سیما کنی
هوش مصنوعی: ای دل، چه مدت میخواهی درباره زیباییهای معشوقان بنویسی و نام آنها را بر زبان بیاوری؟ بهتر است از زیباییهای چهرههای فرشتهسان و ماهرخان سخن بگویی.
گه زنی از غمزه مردم کش خون ریز دم
گه زبان در مدحِ لعلِ دُرفِشان گویا کنی
هوش مصنوعی: گاهی با نگاهی دلبر، مردان را به زحمت میاندازی و خونشان را به جوش میآوری. گاهی هم با زبان برای زیباییهای همچون دُرّ و لعل سخن میگویی.
گه ز شوق خال داغی بر دل پر خون نهی
گاه فکر زلف را سرمایه سودا کنی
هوش مصنوعی: گاه از شوق، نشانهای از عشق روی دل زخمزدهام میگذاری و گاه با فکر زلفت، به آرزوهایم دامن میزنی.
بر زبان آری شکایت هر دم از جور بتان
بی گناهی چند را هرجا رسی رسوا کنی
هوش مصنوعی: هر لحظه از ستم و ظلم معشوقهها شکایت میکنی، ولی بیگناهان زیادی را در هر جا که بروی رسوا خواهی کرد.
وقت آن آمد کزین وضع پریشان بگذری
باقی اوقات خود صرف ره تقوا کنی
هوش مصنوعی: زمان آن فرا رسیده است که از این وضعیت بیسامان عبور کنی و به جای آن، بیشتر وقتت را در راه تقوا و پرهیزگاری صرف کنی.
گر پری سوی تو آید چشم نگشایی برو
چشم و دل را مطلع خورشید استغنا کنی
هوش مصنوعی: اگر فرشتهای به سویت بیاید، چشمهایت را باز نکن. با این کار، هم چشم و هم دل را از نور خورشید بینیازی میکنی.
شد فضولی شیوه رندی مکرر بعد ازین
بِه که طُورِ تازه ای ، طرزِ نُوی پیدا کنی
هوش مصنوعی: بهتر است بعد از این، به جای تکرار همین شیوه، روشی نو و تازه را پیدا کنی.
حاشیه ها
1403/01/29 20:03
سیدمحمد جهانشاهی
گه زبان در مدحِ لعلِ دُرفِشان گویا کنی
1403/01/29 20:03
سیدمحمد جهانشاهی
بِه که طُورِ تازه ای ، طرزِ نُوی پیدا کنی

فضولی