شمارهٔ ۳۹۵
ما چه کردیم چه گفتیم چه دیدی چه شنیدی
که ما ز قطع نظر کردی و پیوند بریدی
بتو گفتم مشنو در حق من قول رقیبان
آه ازین غم که شنیدی سخن من نشنیدی
بی تو فریاد کنان جان بسپردم بعیادت
نرسیدی بسر من نه بفریاد رسیدی
حال من گشت ز نادیدن زلف تو پریشان
این پریشانی دیگر که تو این حال ندیدی
رغبت شیوه ناخوب ز خوبان چه مناسب
تو که خوبی نه خوش است این که ره جور بریدی
نکشیدند مگر بار تو ای مه که بدین سان
دامن از صحبت احباب بصد ناز کشیدی
عاقبت یار جفاکار وفا کرد فضولی
یافتی آن چه دمادم ز خدا میطلبیدی
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ما چه کردیم چه گفتیم چه دیدی چه شنیدی
که ما ز قطع نظر کردی و پیوند بریدی
هوش مصنوعی: ما چه کار کردیم و چه چیزهایی گفتیم و چه چیزهایی را دیدی و شنیدی که باعث شدی از ما دوری کنی و ارتباط را قطع کنی؟
بتو گفتم مشنو در حق من قول رقیبان
آه ازین غم که شنیدی سخن من نشنیدی
هوش مصنوعی: به تو گفتم که به حرف رقیبان در مورد من گوش نده. آه از این غم که تو سخن من را شنیدی، ولی به حرف من توجه نکردی.
بی تو فریاد کنان جان بسپردم بعیادت
نرسیدی بسر من نه بفریاد رسیدی
هوش مصنوعی: بدون تو در حال فریاد زدن جانم را فدای تو کردم اما تو به عیادت من نیامدی و نه صدای فریادم را شنیدی.
حال من گشت ز نادیدن زلف تو پریشان
این پریشانی دیگر که تو این حال ندیدی
هوش مصنوعی: حالم به خاطر نادیدن موهای تو بسیار آشفته شده است. این آشفتگی دیگری است که تو هرگز آن را احساس نکردهای.
رغبت شیوه ناخوب ز خوبان چه مناسب
تو که خوبی نه خوش است این که ره جور بریدی
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به انتقاد از افرادی اشاره دارد که به جای انتخاب مسیر درست و خوشایند، به دنبال روشهای ناپسند و نامناسب میروند. شاعر به نوعی به زیبایی و خوبی اشاره میکند و میگوید که برای کسی که خود خوب است، نباید از راههای نادرست و ناپسند پیروی کند.
نکشیدند مگر بار تو ای مه که بدین سان
دامن از صحبت احباب بصد ناز کشیدی
هوش مصنوعی: تنها به خاطر تو ای ماه، بار گناه را بر دوش نکشیدند، چون با این ظرافت و ناز، از گفتگو با دوستانت دوری کردهای.
عاقبت یار جفاکار وفا کرد فضولی
یافتی آن چه دمادم ز خدا میطلبیدی
هوش مصنوعی: در نهایت، دوست بیوفا به وعدهاش عمل کرد و فضولی، تو به آنچه که پیوسته از خدا میخواست، دست پیدا کردی.