شمارهٔ ۳۸۷
گر خدنگ غمزه را زین سان دمادم میزنی
کشته گردد عالمی تا چشم بر هم میزنی
نیست ممکن بیش ازین بیداد گر سنگیندلی
بر وفاداران خود سنگ جفا کم میزنی
دانه در دام بهر صید مرغی مینهی
یا به قصد دل گره بر زلف پرخم میزنی
این که داری در غمش ای دل صدای گریه نیست
خنده بر غفلت دلهای بیغم میزنی
ای که در سر ذوق جام وصل داری نیست دور
گر ز مستی سنگ رد بر ساغر جم میزنی
شمع شام فرقتم بگذار تا سوزم رفیق
میکشم خود را اگر از منع من دم میزنی
برگزیدی از همه عالم فضولی فقر را
دولتی داری که استغنا به عالم میزنی
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر خدنگ غمزه را زین سان دمادم میزنی
کشته گردد عالمی تا چشم بر هم میزنی
هوش مصنوعی: هرگاه تو با این شگرد و زیبایی چشمک میزنی، جهان را به نابودی میکشانی و همه را در دام عشق خود گرفتار میکنی، فقط کافیست یک لحظه پلک بزنی.
نیست ممکن بیش ازین بیداد گر سنگیندلی
بر وفاداران خود سنگ جفا کم میزنی
هوش مصنوعی: نمیتوان انتظار داشت که یک دل سنگی، نسبت به وفاداران خود کمتر بیرحمی کند و ظلم نکند.
دانه در دام بهر صید مرغی مینهی
یا به قصد دل گره بر زلف پرخم میزنی
هوش مصنوعی: تو برای شکار پرنده دانه را در دام میگذاری، یا به منظور دلخواهت، گرهای بر موهای پرپشت او میزنی.
این که داری در غمش ای دل صدای گریه نیست
خنده بر غفلت دلهای بیغم میزنی
هوش مصنوعی: اینکه تو در غم او هستی و صدایت به گریه شبیه است، در واقع نشاندهندهای از بیخبری دلهای بیغم است که در حال خندیدن هستند.
ای که در سر ذوق جام وصل داری نیست دور
گر ز مستی سنگ رد بر ساغر جم میزنی
هوش مصنوعی: ای کسی که خوشحالی و از وصال محبوب لذت میبری؛ اگر دور از مستی باشی، نباید به راحتی بر سنگ بنشینی و بر جام شراب ضربه بزنی.
شمع شام فرقتم بگذار تا سوزم رفیق
میکشم خود را اگر از منع من دم میزنی
هوش مصنوعی: ای دوست، اجازه بده تا در آتش دلتنگی خود بسوزم. اگر تو همچنان از منع و محدودیت من صحبت میکنی، خود را در این حال نابود میکنم.
برگزیدی از همه عالم فضولی فقر را
دولتی داری که استغنا به عالم میزنی
هوش مصنوعی: تو از میان تمامی دنیا، فقر را به عنوان بهترین گزینه انتخاب کردی و حالا دولتی داری که به همه نشان میدهد خودکفا هستی.