گنجور

شمارهٔ ۳۸۵

مرا ای سایه در دشت جنون عمریست همراهی
ز اطوارت نیم راضی نداری اشکی و آهی
همه شب همچو پروانه مرا ای شمع می سوزی
نمی ترسی که آهی برکشم از دل سحرگاهی
بجسم ناتوانم بیش ازین مپسند بار غم
چو می دانی محال است این که کوهی را کشد کاهی
مگر خورشید سرعت بهر طوف درگهت دارد
که از خنک فلک می افکند نعل بهر ماهی
ز جام بی خودی مست است هرکس را که می بینم
دریغا نیست در غفلت سرای دهر آگاهی
مزن یک بارگی تیغ تغافل بر سیه‌بختان
نگاهی می‌توان کردن به چشم مرحمت گاهی
فضولی از کجا و آرزوی دولت وصلت
گدایی را میسر کی شود وصل شهنشاهی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مرا ای سایه در دشت جنون عمریست همراهی
ز اطوارت نیم راضی نداری اشکی و آهی
هوش مصنوعی: ای سایه، در این دشت پر از جنون، مدت زیادی است که با منی، ولی تو حتی از لبه‌ی ردای خود هم راضی نیستی که اشکی بریزی یا آهی بکشی.
همه شب همچو پروانه مرا ای شمع می سوزی
نمی ترسی که آهی برکشم از دل سحرگاهی
هوش مصنوعی: همه شب مثل پروانه، من در کنار تو می‌سوزم و تو به عنوان شمع، به من آسیب می‌زنی. آیا نمی‌ترسی که وقتی صبح شود، از عمق دل آهی بکشم؟
بجسم ناتوانم بیش ازین مپسند بار غم
چو می دانی محال است این که کوهی را کشد کاهی
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که من بیشتر از این نمی‌توانم بار غصه و درد را تحمل کنم، چون همان‌طور که می‌دانی، غیر ممکن است که کاهی بتواند وزنه‌ای به سنگینی کوه را حمل کند.
مگر خورشید سرعت بهر طوف درگهت دارد
که از خنک فلک می افکند نعل بهر ماهی
هوش مصنوعی: آیا خورشید به خاطر پرشتاب بودن طوفان به سمت تو، نور خود را به سمت ماهی می‌تاباند؟
ز جام بی خودی مست است هرکس را که می بینم
دریغا نیست در غفلت سرای دهر آگاهی
هوش مصنوعی: هر کسی را که می‌بینم، به نظر می‌رسد در حال مستی و بی‌خبری است. افسوس که در این دنیا هیچ کس آگاه و بیدار نیست.
مزن یک بارگی تیغ تغافل بر سیه‌بختان
نگاهی می‌توان کردن به چشم مرحمت گاهی
هوش مصنوعی: به یکباره بر بدبخت‌ها با بی‌توجهی ضربه نزن، گاهی می‌توان با چشم لطف و رحمت به آنها نگریست.
فضولی از کجا و آرزوی دولت وصلت
گدایی را میسر کی شود وصل شهنشاهی
هوش مصنوعی: سوال این است که چگونه می‌توان به آرزوی رسیدن به قدرت و جایگاه بلند رسید، در حالی که خود را در موقعیت‌های پایین و حقیر می‌بینیم.