گنجور

شمارهٔ ۳۷۲

شانه ای گل بخم طره طرار منه
بستر راحت دلهاست درو خار منه
پایمالم مکن ای قامت خم مژگان را
خار زیر قدمم از پی آزار منه
سر آن زلف مکش بی ادب ای مشاطه
دست بی باک چنین در دهن مار منه
سیر صحرای بلا شیوه سر بازانست
پای تقلید درین وادی خون خوار منه
مرسان از بدی کار کدورت بر دل
داغ صد دغدغه بر سینه افگار منه
ای قضا بر خط رخسار بتان گاه رقم
نقطه جز مردمک چشم من زار منه
می رسد کار بتدریج فضولی بکمال
بهر تقوی قدح از دست بیک بار منه

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شانه ای گل بخم طره طرار منه
بستر راحت دلهاست درو خار منه
هوش مصنوعی: شانه‌ای از گل که در آن موهای پریشان من خوابیده است، مامن آرامش دل‌هاست و من در آن مانند خاری نیستم.
پایمالم مکن ای قامت خم مژگان را
خار زیر قدمم از پی آزار منه
هوش مصنوعی: مرا با قدمت نرنجان، ای کسی که مژگان‌هایی که به سمت پایین خم شده‌اند، داری. خار زیر پایم را به خاطر آزار من بیرون نیاور.
سر آن زلف مکش بی ادب ای مشاطه
دست بی باک چنین در دهن مار منه
هوش مصنوعی: زلف زیبا را به آرامی لمس کن و بی‌ادبانه به آن ناز نکن، ای آرایشگر! دستت را به راحتی در دهن مار نگذار که خطرناک است.
سیر صحرای بلا شیوه سر بازانست
پای تقلید درین وادی خون خوار منه
هوش مصنوعی: سیر و سفر در مشکلات و چالش‌ها، راه و روش کسانی است که با شجاعت و دلاوری پیش می‌روند. در این مسیر، نباید مانند کسانی که به تقلید می‌پردازند، پا بگذاری و خود را به دردسر نیندازی.
مرسان از بدی کار کدورت بر دل
داغ صد دغدغه بر سینه افگار منه
هوش مصنوعی: بدی کار را بر دلت نگذار و خودت را با نگرانی‌ها و مشکلات زیاد خسته نکن.
ای قضا بر خط رخسار بتان گاه رقم
نقطه جز مردمک چشم من زار منه
هوش مصنوعی: ای سرنوشت، بر روی چهره‌ی معشوقان تنها یک نقطه ننشان، جز مردمک چشم من که زار و نالان است.
می رسد کار بتدریج فضولی بکمال
بهر تقوی قدح از دست بیک بار منه
هوش مصنوعی: کار فضولی به تدریج به کمال می‌رسد، اما می‌توانی با یک بار نادیده گرفتن آن، از دستش رهایی یابی.