شمارهٔ ۳۷۰
دی شنیدم جانب گلشن گذار افکنده ای
در گل از رشک رخت صد خار خار افکنده ای
عرض عارض کرده در باغ بر فصل بهار
نقش باغ از چشم نقاش بهار افکنده ای
لاله حمراست بشگفته ز طرف جویبار
یا تو بر آیینه عکس عذار افکنده ای
نیست سایه بلکه بی خود ساخته از جام رشک
سروها را سرنگون در جویبار افکنده ای
غنچها را کرده دل خون ز رشک لعل لب
آتشی از شمع رخ در لاله زار افکنده ای
بر رهت هر سو ملک افتاده یا جلوه کنان
سایه ات گه بر یمین گه بر یسار افکنده ای
چشم من جرم فضولی چیست در راه وفا
کاینچنین او را ز چشم اعتبار افکنده ای
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دی شنیدم جانب گلشن گذار افکنده ای
در گل از رشک رخت صد خار خار افکنده ای
هوش مصنوعی: دیروز شنیدم که در مسیر گلستان، به خاطر زیبایی صورتت، صد خار بر دوش گلها افتاده است.
عرض عارض کرده در باغ بر فصل بهار
نقش باغ از چشم نقاش بهار افکنده ای
هوش مصنوعی: تو در باغ بهار، زیبایی خود را به نمایش گذاشتهای و نقاشی که بهار را تصویر میکند، نمیتواند زیبایی تو را به درستی به تصویر بکشد.
لاله حمراست بشگفته ز طرف جویبار
یا تو بر آیینه عکس عذار افکنده ای
هوش مصنوعی: گل لالهای که از طرف جویبار شکفته شده، یا اینکه تو بر روی آینه، تصویر چهرهات را انداختهای.
نیست سایه بلکه بی خود ساخته از جام رشک
سروها را سرنگون در جویبار افکنده ای
هوش مصنوعی: سایهای وجود ندارد، بلکه تو به خاطر حس حسادت، سروها را به طرز بیدلیل و بیموقع به کنار جویبار انداختهای.
غنچها را کرده دل خون ز رشک لعل لب
آتشی از شمع رخ در لاله زار افکنده ای
هوش مصنوعی: دل غنچهها به خاطر زیبایی لبهای قرمز و آتشین شمعی که در میان گلهای لاله قرار گرفته، به شدت آزرده و غمگین شده است.
بر رهت هر سو ملک افتاده یا جلوه کنان
سایه ات گه بر یمین گه بر یسار افکنده ای
هوش مصنوعی: در مسیر تو، از هر طرف ملک و جاذبهها به چشم میخورند؛ سایهات گاهی به سمت راست و گاهی به سمت چپ گسترده شده است.
چشم من جرم فضولی چیست در راه وفا
کاینچنین او را ز چشم اعتبار افکنده ای
هوش مصنوعی: چشم من، دلیل فضولی و کنجکاوی تو چیست در مسیر عشق، که به این شکل او را از اعتبار چشمهای خود دور کردهای؟