گنجور

شمارهٔ ۳۴

نشان تیر آهم گشته‌ای آسمان شب‌ها
ترا بر سینه پیکان‌هاست هرسو نیست کوکب‌ها
دل بی‌خود درون سینه دارد فکر زلفینت
بسان مرده کش مونس قبرند عقرب‌ها
خطست آن یا برآمد دود دل از بس که محبوبان
زدند آتش به دل‌ها در زنخدان‌ها و غبغب‌ها
جفا را از معلم یاد می‌گیرند محبوبان
ز مکتب‌هاست فریادم که ویران باد مکتب‌ها
ز خاک رهگذر هر ذره را شهسواری دان
که بر دل داغ‌ها دارد ز نقش نعل مرکب‌ها
فکندی عکس در می گشت رشکم زآنکه می‌ترسم
نهی لب بر لب ساغر رسانی بر لبت لب‌ها
چه شد یارب که در شب‌های تنهایی نمی‌یابد
فضولی کام دل هرچند می‌خواهد به یارب‌ها

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نشان تیر آهم گشته‌ای آسمان شب‌ها
ترا بر سینه پیکان‌هاست هرسو نیست کوکب‌ها
هوش مصنوعی: تیر آه‌هایم به نشانه‌ای تبدیل شده که در آسمان شب‌ها می‌درخشد. تو بر سینه‌ای از پیکان‌ها قرار داری و در هر سو، ستاره‌ها وجود ندارند.
دل بی‌خود درون سینه دارد فکر زلفینت
بسان مرده کش مونس قبرند عقرب‌ها
هوش مصنوعی: دل من در سینه‌ام آرام و بی‌خبر شده، اما در دل به یاد زلف‌های تو فکر می‌کنم. مانند اینکه در کنار یک مرده، گزنده‌های عقرب همواره حضور دارند و نمی‌گذارند آرامش داشته باشم.
خطست آن یا برآمد دود دل از بس که محبوبان
زدند آتش به دل‌ها در زنخدان‌ها و غبغب‌ها
هوش مصنوعی: این جمله به تصویر کشیدن حالتی است که به خاطر عشق و محبت، دل‌ها دچار آتش و سوختگی شده‌اند. دود دل به طور نمادین نشان‌دهنده‌ی غصه و اندوه ناشی از عشق‌ورزی‌های شدید است. به عبارت دیگر، زیبایی و جاذبهٔ محبوبان به قدری تاثیرگذار است که دل‌ها را به آتش می‌کشد و این سوختن، نمادی از احساسات عمیق و دردهای عاشقانه است. در اینجا، اشاره به صورت و زیبایی محبوبان در آن است که باعث می‌شود دل‌ها دچار ناراحتی و تلاطم شوند.
جفا را از معلم یاد می‌گیرند محبوبان
ز مکتب‌هاست فریادم که ویران باد مکتب‌ها
هوش مصنوعی: محبوبان در مکتب‌ها از معلم یاد می‌گیرند که جفا و بدی کنند. من فریاد می‌زنم که این مکان‌های آموزشی و مکتب‌ها ویران شوند.
ز خاک رهگذر هر ذره را شهسواری دان
که بر دل داغ‌ها دارد ز نقش نعل مرکب‌ها
هوش مصنوعی: از هر ذره خاک راه، می‌توان به این نتیجه رسید که آن ذره، دارای ارزش و اهمیت است، چرا که در دل خود نشان‌هایی از زخم‌ها و تجربیات گذشتگان را حمل می‌کند.
فکندی عکس در می گشت رشکم زآنکه می‌ترسم
نهی لب بر لب ساغر رسانی بر لبت لب‌ها
هوش مصنوعی: تو تصویری را در می انداختی و من به خاطر آن حس حسادت می‌کنم، زیرا می‌ترسم که لب‌هایت را بر لب ساغر بگذاری و مرا از تماس با لب‌هایت محروم کنی.
چه شد یارب که در شب‌های تنهایی نمی‌یابد
فضولی کام دل هرچند می‌خواهد به یارب‌ها
هوش مصنوعی: چه اتفاقی افتاده است، ای خدا، که در شب‌های تنهایی‌ام نمی‌توانم به آرزوهایم برسم؟ هرچند که به تو دعا می‌کنم و خواسته‌هایم را از تو می‌خواهم.