شمارهٔ ۳۳۹
می شود هر دم جنون ما ز ابرویت فزون
هست ابروی تو ما را سر خط مشق جنون
دل قدت را دید لعلت راست مایل مدتیست
می کشم از دل ملامت می خورم از دیده خون
دیده می ریزد درون از چاکهای سینه ام
دل ز راه دیده هر خونی که می آرد برون
عاشق از حال دل پر خون چه حاجت دم زند
می توان دانست از رنگ سرشگ لاله گون
رشته پیوند خود با تارهای زلف او
کرده ام محکم ولی می ترسم از بخت زبون
پنبه ننهاد کس بر داغهای سینه ام
کآتشی در سینه اش نگرفت از سوز درون
بهر دنیا منت دونان فضولی تا به کی
دل به عالیهمتی بردار از دنیای دون
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
می شود هر دم جنون ما ز ابرویت فزون
هست ابروی تو ما را سر خط مشق جنون
هوش مصنوعی: هر لحظه جنون ما به خاطر ابروی تو بیشتر میشود. ابروی تو برای ما مانند راهنمایی است که دیوانگی را به ما میآموزد.
دل قدت را دید لعلت راست مایل مدتیست
می کشم از دل ملامت می خورم از دیده خون
هوش مصنوعی: دل من به زیبایی تو دل باخته است و در این مدت، از سر دلسوزی و ملامتهای درون، زخمهای عمیق میکشم و از چشمانم اشک میریزم.
دیده می ریزد درون از چاکهای سینه ام
دل ز راه دیده هر خونی که می آرد برون
هوش مصنوعی: چشمانم از درد و غم درون سینهام اشک میریزند و دل من از طریق این چشمان، هر قطره خون را که از وجودم خارج میشود، احساس میکند.
عاشق از حال دل پر خون چه حاجت دم زند
می توان دانست از رنگ سرشگ لاله گون
هوش مصنوعی: عاشق نیازی به بیان حال دل پر از درد خود ندارد؛ میتوان از رنگ خون اشکهایش که به رنگ لاله است، فهمید که چه احساسی دارد.
رشته پیوند خود با تارهای زلف او
کرده ام محکم ولی می ترسم از بخت زبون
هوش مصنوعی: رابطهام را با زیباییهای او به شدت محکم کردهام، اما از بدشانسی و تقدیر ضعیف میترسم.
پنبه ننهاد کس بر داغهای سینه ام
کآتشی در سینه اش نگرفت از سوز درون
هوش مصنوعی: هیچکسی بر زخمهای دل من پنبه نگذاشت، چون آتشی که در سینهام میسوزد، به دل کسی دیگر منتقل نشد.
بهر دنیا منت دونان فضولی تا به کی
دل به عالیهمتی بردار از دنیای دون
هوش مصنوعی: به خاطر زندگی دنیا و نظرات بیپایه، تا چه زمانی میخواهی به آرزوهای بزرگ فکر کنی و از دنیای پست دور نشوی؟

فضولی