شمارهٔ ۳۴۰
نمی مردم از آن تیغی که زد آن سیمبر بر من
اگر از پی نمی زد سایه اش تیغ دگر بر من
بدین کز دیدنت در باختم دین چون شوم منکر
گواهی می دهد چون روز محشر چشم تر بر من
فکندی پرده از رخ نیستم از دیدنت غافل
بلایی می نمایی ازتو واجب شد حذر بر من
چو شمع از هجر آن خورشید شب تا روز می سوزم
عجب نبود اگر نالند مرغان سحر بر من
رخ از من تافت میل زینتش در دل فکن یارب
که در آیینه اندازد طفیل خود نظر بر من
طبیبا می فزاید ذوقم از سوز جگر هر دم
دوایی ده که آن افزون کند سوز جگر بر من
فضولی کمتر از مجنون نیم در عشق و رسوایی
چه خواهد کرد سودای بتان زین بیشتر بر من
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نمی مردم از آن تیغی که زد آن سیمبر بر من
اگر از پی نمی زد سایه اش تیغ دگر بر من
هوش مصنوعی: من از ضربهای که آن جوان زیبا بر من زد، نمیمیرم؛ اگر سایهاش با تیزی دیگری بر من نمیافتاد.
بدین کز دیدنت در باختم دین چون شوم منکر
گواهی می دهد چون روز محشر چشم تر بر من
هوش مصنوعی: از آنجایی که با دیدن تو ایمانم را از دست دادهام، وقتی دیگر منکر شوم، همانند روز قیامت، چشمانم حسابی گواهی خواهند داد.
فکندی پرده از رخ نیستم از دیدنت غافل
بلایی می نمایی ازتو واجب شد حذر بر من
هوش مصنوعی: تو پرده را از چهرهات کنار زدهای و من از دیدنت غافل نیستم، اما آن قدر زیبایی که باید از تو دوری کنم و احتیاط کنم.
چو شمع از هجر آن خورشید شب تا روز می سوزم
عجب نبود اگر نالند مرغان سحر بر من
هوش مصنوعی: مانند شمعی هستم که به خاطر دوری از آن خورشید شب را تا صبح میسوزم. تعجبی نیست اگر پرندگان سحر به حال من ناله کنند.
رخ از من تافت میل زینتش در دل فکن یارب
که در آیینه اندازد طفیل خود نظر بر من
هوش مصنوعی: چهرهات از من دور است، زیباییات را در دل بگذار، ای خدا، تا در آینه خودم را ببینم و سایهام بر تو بیفتد.
طبیبا می فزاید ذوقم از سوز جگر هر دم
دوایی ده که آن افزون کند سوز جگر بر من
هوش مصنوعی: ای طبیب، از درد دل و سوز جگر من هر لحظه شوق و ذوقم بیشتر میشود. دارویی به من بده که این سوز جگر را بیشتر کند.
فضولی کمتر از مجنون نیم در عشق و رسوایی
چه خواهد کرد سودای بتان زین بیشتر بر من
هوش مصنوعی: در عشق و درد ناشی از آن، کسی مانند مجنون نمیتواند به من آسیب بزند. من از این احساسات و دلبستگیها، بیشتر از آنچه که به من میرسد، تحت تأثیر قرار گرفتهام.

فضولی