شمارهٔ ۳۲۰
گهی که بر گل روی تو چشم تر بگشایم
هزار سیل ز خونابه جگر بگشایم
گهی که رخ بگشایی سزد که بهر تماشا
بهر سر مژه من دیده دگر بگشایم
هزار درد گره بسته در دل و نتوانم
کز آن یکی بر آن سرو سیمبر بگشایم
ز بیم خوی تو بستم ره نظر ز جمالت
ببند راه جفا تازه نظر بگشایم
چو خانه تیره ز بختست ز آن چه سود که آن را
بآه روزن و با موج اشک در بگشایم
بشمع وصل چو پروانه میل سوختنم هست
اگر فراق گذارد که بال و پر بگشایم
فضولی از رخ خوبان سزد که چشم ببندم
چه لازمست که بر خود در نظر بگشایم
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گهی که بر گل روی تو چشم تر بگشایم
هزار سیل ز خونابه جگر بگشایم
هوش مصنوعی: هر بار که به چهرهی زیبای تو نگاه میکنم، اشکهایم مثل سیل از دلِ پر دردِ من سرازیر میشود.
گهی که رخ بگشایی سزد که بهر تماشا
بهر سر مژه من دیده دگر بگشایم
هوش مصنوعی: گاهی که چهرهات را میگشایی، شایسته است که به خاطر تماشای تو، به خاطر زیباییات، چشمهایم را باز کنم و نگاهی دیگر به تو بیندازم.
هزار درد گره بسته در دل و نتوانم
کز آن یکی بر آن سرو سیمبر بگشایم
هوش مصنوعی: در دل من هزاران درد و غم وجود دارد و نمیتوانم هیچ یک از آنها را برطرف کنم، حتی نمیتوانم نسبت به آن معشوقه زیبا و خرم گشوده شوم.
ز بیم خوی تو بستم ره نظر ز جمالت
ببند راه جفا تازه نظر بگشایم
هوش مصنوعی: به خاطر خطراتی که از سوی تو احساس میکنم، نگاه کردن به زیباییات را محدود کردهام. اما اگر بخواهی، دوباره با نگاهی تازه در این مسیر گام خواهم برداشت و با بیرحمی به تماشایت خواهم نشست.
چو خانه تیره ز بختست ز آن چه سود که آن را
بآه روزن و با موج اشک در بگشایم
هوش مصنوعی: وقتی که خانهام به خاطر بدشانسی تاریک است، چه فایدهای دارد که آن را با آه و با اشک باز کنم؟
بشمع وصل چو پروانه میل سوختنم هست
اگر فراق گذارد که بال و پر بگشایم
هوش مصنوعی: من مانند پروانهای هستم که به شمع وصال عشق نزدیک میشوم و آرزو دارم که بسوزم. اگر دوری و فراق اجازه دهد، میتوانم بال و پر خود را باز کنم و پرواز کنم.
فضولی از رخ خوبان سزد که چشم ببندم
چه لازمست که بر خود در نظر بگشایم
هوش مصنوعی: اگر زیبایی و دلآویزی معشوقان را ببینم، لازم نیست که به خودم نگاه کنم و فکر کنم. بهتر است که به خاطر جذابیت آنها، چشمم را ببندم و فقط در زیباییشان غرق شوم.