گنجور

شمارهٔ ۳۲

به دل از گلعذاری خارخاری کرده‌ام پیدا
بحمدالله نیم بیکار کاری کرده‌ام پیدا
درین گلشن چو گلبن از جفای گردش گردون
بسی خون خورده‌ام تا گلعذاری کرده‌ام پیدا
به خون دیده و دل کرده‌ام صید سگ کویش
سگ صیدم درین صحرا شکاری کرده‌ام پیدا
به گرداب سرشک افتاده‌ام در دور گیسویش
چه باک از فتنه دوران حصاری کرده‌ام پیدا
به من بسپرده پنهان گلرخان نقد غم خود را
میان گلرخان خوش اعتباری کرده‌ام پیدا
خیالت همدم و همراز من بس روز تنهایی
ز تو مستغنیم غیر از تو یاری کرده‌ام پیدا
فضولی درد دل با سایه می‌گویم نیم بی‌کس
بحمدالله که چون خود خاکساری کرده‌ام پیدا

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به دل از گلعذاری خارخاری کرده‌ام پیدا
بحمدالله نیم بیکار کاری کرده‌ام پیدا
هوش مصنوعی: در دل خود، به خاطر محبت و زیبایی گل، زخم‌هایی را تحمل کرده‌ام و خوشبختانه، به نوعی در کار و تلاش خود موفق بوده‌ام و احساس بیکاری نمی‌کنم.
درین گلشن چو گلبن از جفای گردش گردون
بسی خون خورده‌ام تا گلعذاری کرده‌ام پیدا
هوش مصنوعی: در این باغ مانند گل، به خاطر بی‌وفایی روزگار، بارها رنج و زحمت کشیده‌ام تا بالاخره موفق شده‌ام زیبایی و شگفتی‌هایی را به نمایش بگذارم.
به خون دیده و دل کرده‌ام صید سگ کویش
سگ صیدم درین صحرا شکاری کرده‌ام پیدا
هوش مصنوعی: به خاطر عشق و محبت عمیق به معشوق، تمام وجودم را به خطر انداخته‌ام. در این بیابان، گویی که من شکارچی هستم و عشق من به او مانند سگی است که در پی صید است، و خود را به شدت به او وابسته کرده‌ام.
به گرداب سرشک افتاده‌ام در دور گیسویش
چه باک از فتنه دوران حصاری کرده‌ام پیدا
هوش مصنوعی: در چنگال احساسات قوی و عمیق عشق قرار گرفته‌ام و به دور از تمام مشکلات و جنجال‌های زندگی، تنها دل به زیبایی‌های او سپرده‌ام. از چالش‌های دنیای بیرون نگران نیستم؛ زیرا برای خودم دنیای خاصی ساخته‌ام که در آن آمادگی مقابله با هر چیزی را دارم.
به من بسپرده پنهان گلرخان نقد غم خود را
میان گلرخان خوش اعتباری کرده‌ام پیدا
هوش مصنوعی: به من گفته‌اند که غم‌هایم را در دل زیبایانی که به آنها اعتماد دارم، حفظ کنم و آن را در دل آنها پنهان کنم.
خیالت همدم و همراز من بس روز تنهایی
ز تو مستغنیم غیر از تو یاری کرده‌ام پیدا
هوش مصنوعی: در روزهای تنهایی‌ام، تنها تو را در کنار خود احساس می‌کنم و به جز تو هیچ یار و همراهی پیدا نکرده‌ام. خیال تو همواره با من است و من دیگر به کسی نیاز ندارم.
فضولی درد دل با سایه می‌گویم نیم بی‌کس
بحمدالله که چون خود خاکساری کرده‌ام پیدا
هوش مصنوعی: من دردهایم را با سایه‌ام مطرح می‌کنم و خوشحالم که در تنهایی‌ام به خودم تکیه کرده‌ام.