شمارهٔ ۳۱۸
آزارها ز یار جفا کار می کشم
تا کار او جفاست من آزار می کشم
غم می کشم ز یار و شکایت نمی کنم
غم نیست چون غمیست که از یار می کشم
بر من شدست این سبب طعنه دگر
کز بهر یار طعنه اغیار می کشم
میلیست هر مژه که بآن جای توتیا
گرد رهت بدیده خونبار می کشم
بسیار کم چراست بمن التفات تو
با آنکه من جفای تو بسیار می کشم
بر یاد قامتت همه شب تا دم سحر
آه دمادم از دل افگار می کشم
می می کشد رقیب فضولی ز جام وصل
من در فراق حسرت دیدار می کشم
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آزارها ز یار جفا کار می کشم
تا کار او جفاست من آزار می کشم
هوش مصنوعی: من از آزارهایی که یار به من می رساند شکایتی ندارم، زیرا می دانم که این رفتار او به نوعی نشاندهندهٔ محبتش است و من هم باید این سختیها را تحمل کنم.
غم می کشم ز یار و شکایت نمی کنم
غم نیست چون غمیست که از یار می کشم
هوش مصنوعی: من از درد و غم ناشی از دوست، رنج میبرم اما شکایتی ندارم؛ زیرا این غم، خود غم ویژهای است که تنها از دلم برای محبوبم برمیخیزد.
بر من شدست این سبب طعنه دگر
کز بهر یار طعنه اغیار می کشم
هوش مصنوعی: به خاطر محبت و علاقهای که به یار دارم، حالا مورد طعنه و سرزنش دیگران قرار میگیرم.
میلیست هر مژه که بآن جای توتیا
گرد رهت بدیده خونبار می کشم
هوش مصنوعی: هر مژهام به صورت تو حسرت میخورد و به خاطر دورت، چشمانم پر از اشک و خون میشوند.
بسیار کم چراست بمن التفات تو
با آنکه من جفای تو بسیار می کشم
هوش مصنوعی: با وجود اینکه من بسیار از بیتوجهی و جفای تو رنج میبرم، اما توجه و لطف تو به من بسیار ناچیز است.
بر یاد قامتت همه شب تا دم سحر
آه دمادم از دل افگار می کشم
هوش مصنوعی: هر شب تا صبح به یاد قامت زیبایت، آه و نالههای دلbroken را از عمق وجودم بیرون میآورم.
می می کشد رقیب فضولی ز جام وصل
من در فراق حسرت دیدار می کشم
هوش مصنوعی: رقیب فضولی از جام وصالم مینوشد و من در حسرت دیدار معشوق، درد و رنج میکشم.