گنجور

شمارهٔ ۳۱۷

عهد کردم که دیگر بیهده کاری نکنم
سوی خوبان جفا پیشه گذاری نکنم
کردم از عشق بتان توبه چه خواهد بودن
غایتش این که دگر ناله زاری نکنم
چند بیداد رقیبان بداندیش کشم
به از آن نیست که میلی بنگاری نکنم
تا بکی زحمت اغیار کشم می خواهم
بعد ازین آرزوی صحبت یاری نکنم
بکناری کشم از صحبت رندان خود را
ز بتان آرزوی بوس و کناری نکنم
مرهم داغ دل از فیض فراغت سازم
هوس عاشقی لاله عذاری نکنم
بعد ازین مصلحت اینست که کنجی گیرم
چو فضولی هوس باغ و بهاری نکنم

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عهد کردم که دیگر بیهده کاری نکنم
سوی خوبان جفا پیشه گذاری نکنم
هوش مصنوعی: تصمیم گرفته‌ام که دیگر کاری بیهوده انجام ندهم و به کسانی که بدی می‌کنند، آسیب نرسانم.
کردم از عشق بتان توبه چه خواهد بودن
غایتش این که دگر ناله زاری نکنم
هوش مصنوعی: من از عشق معشوقان توبه کردم، اما نمی‌دانم پایان این کار چه خواهد بود؛ تنها می‌دانم که دیگر ناله و زاری نخواهم کرد.
چند بیداد رقیبان بداندیش کشم
به از آن نیست که میلی بنگاری نکنم
هوش مصنوعی: من چقدر از ظلم و ستم رقبای بداندیش رنج می‌برم، اما این بدتر است که آرزو کنم که از آن‌ها خبری نداشته باشم و از آن‌ها دوری کنم.
تا بکی زحمت اغیار کشم می خواهم
بعد ازین آرزوی صحبت یاری نکنم
هوش مصنوعی: دیگر نمی‌خواهم به خاطر دیگران زحمت بکشم و آرزو دارم که از این به بعد با کسی که به من کمک نمی‌کند، صحبت نکنم.
بکناری کشم از صحبت رندان خود را
ز بتان آرزوی بوس و کناری نکنم
هوش مصنوعی: می‌خواهم از صحبتِ رندها دور شوم و خودم را از آن‌ها کنار بگذارم. دیگر آرزوی بوسه و نزدیکی به معشوقان را ندارم.
مرهم داغ دل از فیض فراغت سازم
هوس عاشقی لاله عذاری نکنم
هوش مصنوعی: من دل زخمی‌ام را با آرامش و آسایش درمان می‌کنم و به دل‌باختگی و عشق بازیگرانی همچون لاله عذاری فکر نمی‌کنم.
بعد ازین مصلحت اینست که کنجی گیرم
چو فضولی هوس باغ و بهاری نکنم
هوش مصنوعی: از این به بعد بهتر است که در گوشه‌ای دنج بنشینم، مانند فضولی که دیگر به باغ و بهار فکر نکند.