شمارهٔ ۳۰۴
روزگاری شد ز کویت درد سر کم کرده ایم
سویت از بیم رقیبانت گذر کم کرده ایم
ناله ما را از سگان کوی او شرمنده داشت
زین خجالت درد سر زان خاک در کم کرده ایم
همعنان ماست غم تا رفته ایم از کوی تو
در جهان زین ناملایم تر سفر کم کرده ایم
بی رخت قطع نظر از دیدن عالم نکرد
زین سبب از مردم دیده نظر کم کرده ایم
کم نشد دور از تو آب چشم ما معذور دار
گر غبار درگهت از چشم تر کم کرده ایم
غیر افغان نیست بر یاد سگانت کار ما
تا جدایم از درت کار دگر کم کرده ایم
تا جدایم از در جانان فضولی چون سکان
بی فغان و ناله شامی را سحر کم کرده ایم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
روزگاری شد ز کویت درد سر کم کرده ایم
سویت از بیم رقیبانت گذر کم کرده ایم
هوش مصنوعی: مدتی است که از دردی که به خاطر تو دارم کاستهام و از ترس رقبایت، کمتر به سمت تو میآیم.
ناله ما را از سگان کوی او شرمنده داشت
زین خجالت درد سر زان خاک در کم کرده ایم
هوش مصنوعی: صدای ناله ما به حدی بود که سگان کوی محبوبمان شرمنده شدند و به خاطر این شرمندگی، از درد سر و زحماتی که کشیدهایم، از آن خاک کم گذاشتهایم.
همعنان ماست غم تا رفته ایم از کوی تو
در جهان زین ناملایم تر سفر کم کرده ایم
هوش مصنوعی: غم ما همچنان با ماست؛ چون از کوی تو رفتهایم، در این دنیا سفرهای سختتر و ناملایمتری را کمتر کردهایم.
بی رخت قطع نظر از دیدن عالم نکرد
زین سبب از مردم دیده نظر کم کرده ایم
هوش مصنوعی: بدون وجود تو، از دیدن دنیا چشم پوشیدم و به همین خاطر، از مردم نگاه انداختهام و کمتر به آنها توجه میکنم.
کم نشد دور از تو آب چشم ما معذور دار
گر غبار درگهت از چشم تر کم کرده ایم
هوش مصنوعی: عزیزم، دوری از تو باعث شده که اشکهای ما کم نشود. پس لطفاً ما را ببخش، اگر غبار درگاه تو را از چشمهای خیسمان کمتر کردهایم.
غیر افغان نیست بر یاد سگانت کار ما
تا جدایم از درت کار دگر کم کرده ایم
هوش مصنوعی: غیر از افغانها، کسی دیگر در یادآوری سگهایمان به ما کمک نمیکند. تا زمانی که از دروازهات دور هستیم، کار دیگری نکردهایم.
تا جدایم از در جانان فضولی چون سکان
بی فغان و ناله شامی را سحر کم کرده ایم
هوش مصنوعی: زمانی که از محبوبم دور میشوم، حال و احوالم شبیه کسی میشود که بدون هیچ فریادی، سکان را در دست دارد و در دل شب آرامش را گم کرده است.
حاشیه ها
1403/08/01 14:11
میوند ر. خویشکی
با درود. وزن درست این شعر «فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن» است.