گنجور

شمارهٔ ۲۸۶

دوستان گوهر مقصود بدست آوردم
آنچه مقصود دلم بود بدست آوردم
اثر پاکی عشق است که سیمین بدنی
زیر این طاق زر اندود بدست آوردم
شد دلم در وطن آشفته سودای بتی
بی بلایی سفری سود بدست آوردم
سرو نازی که دلم نقش خیالش می بست
طالعم کرد مدد زود بدست آوردم
رفته بود از کف من دامن خورشید وشی
باز با طالع مسعود بدست آوردم
شکرلله چو فضولی ز غم دل رستم
آنکه از وی دلم آسود بدست آوردم

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دوستان گوهر مقصود بدست آوردم
آنچه مقصود دلم بود بدست آوردم
هوش مصنوعی: من دوستانی درخشان و ارزشمند پیدا کرده‌ام و به هدفی که در دل داشتم، رسیدم.
اثر پاکی عشق است که سیمین بدنی
زیر این طاق زر اندود بدست آوردم
هوش مصنوعی: نتیجه‌ی عشق خالص و واقعی است که من بدن زیبا و نقره‌فامی را تحت این سقف طلایی به دست آورده‌ام.
شد دلم در وطن آشفته سودای بتی
بی بلایی سفری سود بدست آوردم
هوش مصنوعی: دل من در وطن از خاطر آن معشوق در هم ریخته است و از آنجا که بدون دردسر و مشکل به سفر رفتم، سودی به دست آوردم.
سرو نازی که دلم نقش خیالش می بست
طالعم کرد مدد زود بدست آوردم
هوش مصنوعی: یک سرو زیبا و دلربا که در ذهن من تصویرش را نقش می‌زدم، به ناگاه به من کمک کرد و به سرعت به آرزوی خود رسیدم.
رفته بود از کف من دامن خورشید وشی
باز با طالع مسعود بدست آوردم
هوش مصنوعی: از دست‌دادن زیبایی و روشنایی زندگی‌ام به خاطر ناامیدی را تجربه کرده‌ام، اما بار دیگر با شانس خوشبختی، آن را به دست آوردم.
شکرلله چو فضولی ز غم دل رستم
آنکه از وی دلم آسود بدست آوردم
هوش مصنوعی: خدا را شکر که از غم دل رستم، فضولی را به دست آوردم، چون او کسی است که دل من با او آرام می‌گیرد.