شمارهٔ ۲۸۴
عمریست روی دل از نکویی ندیده ایم
از بخت مدتیست که رویی ندیده ایم
ورزیده ایم عاشقی تو خطان بسی
از هیچ یک وفا سر مویی ندیده ایم
بسیار دیده ایم جفا پیشه ها ولی
مثل تو شوخ عربده جویی ندیده ایم
بر چشم ما مقام تو بسیار خوش نماست
سروی به از تو بر لب جویی ندیده ایم
نگرفته ایم چون خم می ساعتی قرار
هر جا که ساغری و سبویی ندیده ایم
انصاف می دهیم فضولی بطبع تو
در بحث نظم از تو علوی ندیده ایم
هرگز ندیده ایم ز تو لاف برتری
با آنکه چون تو نادره گویی ندیده ایم
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عمریست روی دل از نکویی ندیده ایم
از بخت مدتیست که رویی ندیده ایم
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که از خوبیهای زندگی بیبهرهام و مدتی هم میشود که از خوشحالی و چهرهای شاداب خبری ندارم.
ورزیده ایم عاشقی تو خطان بسی
از هیچ یک وفا سر مویی ندیده ایم
هوش مصنوعی: ما در عشق تو تجربهها کسب کردهایم و از هیچیک از آنها، حتی به اندازه یک موی سر، وفا و صداقتی ندیدهایم.
بسیار دیده ایم جفا پیشه ها ولی
مثل تو شوخ عربده جویی ندیده ایم
هوش مصنوعی: ما آدمهایی را که ظلم و ستم میکنند، بسیار دیدهایم، اما کسی مثل تو که هم شوخی میکند و هم سختگیری مینماید، هرگز ندیدهایم.
بر چشم ما مقام تو بسیار خوش نماست
سروی به از تو بر لب جویی ندیده ایم
هوش مصنوعی: چشم ما به مقام تو بسیار دلنشین است، هیچ درختی زیباتر از تو در کنار جویبار ندیدهایم.
نگرفته ایم چون خم می ساعتی قرار
هر جا که ساغری و سبویی ندیده ایم
هوش مصنوعی: ما به خاطر زمانه و شرایط بیثباتی که داریم، در هیچ جایی احساس آرامش نمیکنیم و هر جا که بیدار هستیم، فقط مشغول نوشیدن و خوشگذرانی هستیم.
انصاف می دهیم فضولی بطبع تو
در بحث نظم از تو علوی ندیده ایم
هوش مصنوعی: ما انصاف میدهیم که فضولیات در بحث نظم به طبیعت تو برمیگردد، اما از تو چیزی مانند آثار علوی ندیدهایم.
هرگز ندیده ایم ز تو لاف برتری
با آنکه چون تو نادره گویی ندیده ایم
هوش مصنوعی: ما هرگز از تو نشنیدهایم که در مورد برتری خود سخن بگویی، در حالی که هیچکس را به نیکی تو ندیده ایم.