گنجور

شمارهٔ ۲۶۸

به یک جام لبالب آنچنان کن ساقیا مستم
که در شرعم نفرمایند حد شرب تا هستم
فراغت داد از قرب نمازم غایت مستی
بحمدالله بیمن باده از تکلیف وا رستم
مرا هرگز نشد توبه میسر از می گلگون
بعمر خود نه توبه کردم و نه توبه بشکستم
مرا در ملک رسوایی تصرف می رسد الحق
که خط دور ساغر حجت شرعیست در دستم
بعزم پنج روزه متصل گر غم خورم شاید
چه گیرم روزه در جایی که تا ده روز نشستم
کشیدم پیش دیده پردها از پارهای دل
ازین رخنه ضرر دیدم بمردم می رسد بستم
فضولی جان و دل نگذاشت با من چشم بیمارش
ز بی دردان بریدم تا به اهل درد پیوستم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به یک جام لبالب آنچنان کن ساقیا مستم
که در شرعم نفرمایند حد شرب تا هستم
هوش مصنوعی: ای ساقی، با یک جام پر از شراب به قدری مرا مست کن که وقتی در مستی هستم، هیچ‌کس درباره‌ی مقدار نوشیدنم قضاوت نکند.
فراغت داد از قرب نمازم غایت مستی
بحمدالله بیمن باده از تکلیف وا رستم
هوش مصنوعی: با بخشش و راحتی که از نماز به دست آوردم، به نهایت لذت و مستی رسیدم. سپاس خداوند که با می و شرابی که نوشیدم، از تکالیف رها شدم.
مرا هرگز نشد توبه میسر از می گلگون
بعمر خود نه توبه کردم و نه توبه بشکستم
هوش مصنوعی: هرگز نتوانستم از نوشیدن شراب خوش‌رنگ توبه کنم. نه در زندگی‌ام توبه کردم و نه توبه‌ام را نازک کردم.
مرا در ملک رسوایی تصرف می رسد الحق
که خط دور ساغر حجت شرعیست در دستم
هوش مصنوعی: من در دنیای رسوایی و زشتی‌ها قدرتی پیدا کرده‌ام، زیرا حقیقتاً دور لیوان شراب دلیلی قاطع و معتبر در دست من است.
بعزم پنج روزه متصل گر غم خورم شاید
چه گیرم روزه در جایی که تا ده روز نشستم
هوش مصنوعی: اگر برای پنج روز متوالی تلاش کنم و غم بخورم، شاید بتوانم به نتیجه‌ای برسم و روزی را در جایی که به مدت ده روز منتظرم، سپری کنم.
کشیدم پیش دیده پردها از پارهای دل
ازین رخنه ضرر دیدم بمردم می رسد بستم
هوش مصنوعی: چشم‌هایم را از تلخی‌های دل پر کردم و از این شکاف، آسیب دیدم. به مرگ نزدیک شدم و در نهایت، در را بستم.
فضولی جان و دل نگذاشت با من چشم بیمارش
ز بی دردان بریدم تا به اهل درد پیوستم
هوش مصنوعی: دلم نخواست که با کسی که بیمار دل و جان است، ارتباط داشته باشم. از درد بی‌درمان او فاصله گرفتم تا به کسانی بپیوندم که خود از درد آگاهند.