گنجور

شمارهٔ ۲۵۳

من که بی‌لاله‌رخی ساکن گلخن شده‌ام
زآتش عشق چنین سوخته خرمن شده‌ام
بی‌گل روی تو و گلشن کویت عمریست
فارغ از میل گل و رغبت گلشن شده‌ام
می‌شوی یار کسان می‌کشی از غصه مرا
جان من راضی ازین غصه به مردن شده‌ام
گلبن پر گل و گلزار غم خوار مبین
من عریان که به داغ تو مزین شده‌ام
می‌جهد آتشم از دل همه‌شب در کویت
ز آتش دل شجر وادی ایمن شده‌ام
هیچ کس نیست که در بند غم زلف تو نیست
نه همین بسته زنجیر غمت من شده‌ام
دوست را نیست فضولی غم ناکامی من
آه ازین غم که به کام دل دشمن شده‌ام

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من که بی‌لاله‌رخی ساکن گلخن شده‌ام
زآتش عشق چنین سوخته خرمن شده‌ام
هوش مصنوعی: من که بدون محبوبی زیبا و دلربا، در جایی تاریک و غم‌انگیز زندگی می‌کنم، به خاطر آتش عشق، مانند مزرعه‌ای که در آتش سوخته باشد، به شدت آسیب دیده و درونم آتش‌زده است.
بی‌گل روی تو و گلشن کویت عمریست
فارغ از میل گل و رغبت گلشن شده‌ام
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که بی‌وجود تو و باغ زیبایت از خواستن گل و زیبایی باغ بی‌نیاز شده‌ام.
می‌شوی یار کسان می‌کشی از غصه مرا
جان من راضی ازین غصه به مردن شده‌ام
هوش مصنوعی: تو به دوستانت نزدیک می‌شوی و من از غصه و اندوهی که دارم، جانم در خطر است. اما من از این وضعیت راضی‌ام و به مرگ نزدیک شدم.
گلبن پر گل و گلزار غم خوار مبین
من عریان که به داغ تو مزین شده‌ام
هوش مصنوعی: در باغی که پر از گل است و زیبایی‌هایش همگان را شگفت‌زده می‌کند، تو نگذار غم و اندوه من را ببینی. من خود را عریان می‌بینم چرا که به خاطر داغت، آغشته به درد و غم شده‌ام.
می‌جهد آتشم از دل همه‌شب در کویت
ز آتش دل شجر وادی ایمن شده‌ام
هوش مصنوعی: در دل من آتش عشق تو همیشه شعله‌ور است و این احساس من را به جایی آرام و امن رسانده که همچون درختی سوزان در کنار تو هستم.
هیچ کس نیست که در بند غم زلف تو نیست
نه همین بسته زنجیر غمت من شده‌ام
هوش مصنوعی: هیچ کس نیست که به دلیل زیبایی و زلف تو غمگین نباشد، اما من فقط کسی هستم که به خاطر این غم، به زنجیر تو گرفتار شده‌ام.
دوست را نیست فضولی غم ناکامی من
آه ازین غم که به کام دل دشمن شده‌ام
هوش مصنوعی: دوست به مسائل و مشکلات من توجهی ندارد و این ناراحتی من به حدی است که باعث شادی دشمنم شده است.