شمارهٔ ۲۲۶
ز جهان گردی ما دیدن یاریست غرض
زین همه سیر درین دشت شکاریست غرض
در سر از پرورش دیده بصد خون جگر
نظری بر گل رخسار نگاریست غرض
مکن ای دیده روان سوی درش سیل سرشک
گر ترا از ره آن سرو غباریست غرض
نه گل و لاله و سروست مرادم زین باغ
گلرخی سرو قدی لاله عذاریست غرض
نیست بیهوده گر اندوخته ام گوهر اشک
بهر تشریف تو ترتیب نثاریست غرض
چاک در سینه گر انداخته نیست ز درد
بهر اندیشه غم راهگذاریست غرض
همه دم کار فضولیست چو نی ناله و زار
مگر از بودن او ناله زاریست غرض
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز جهان گردی ما دیدن یاریست غرض
زین همه سیر درین دشت شکاریست غرض
هوش مصنوعی: از گشت و گذار در این دنیا، هدفی جز دیدن یار و دوست نیست؛ تمام این گردشها در این دشت، هدفی از شکار کردن دارد.
در سر از پرورش دیده بصد خون جگر
نظری بر گل رخسار نگاریست غرض
هوش مصنوعی: در دلم، با تمام درد و رنجی که دارم، نگاهی به چهره زیبا و دلربایی دارم که آرزوهایم را میسازد.
مکن ای دیده روان سوی درش سیل سرشک
گر ترا از ره آن سرو غباریست غرض
هوش مصنوعی: ای چشم، از تماشای او خود را کنترل کن و اشک نریز، زیرا اگر از راه آن سرو زیبا، غبار و نشانهای بیابی، بیفایده است.
نه گل و لاله و سروست مرادم زین باغ
گلرخی سرو قدی لاله عذاریست غرض
هوش مصنوعی: در اینجا بیان میشود که چیزی که من به دنبالش هستم، صرفاً گلها و گیاهان زیبا نیستند. در واقع، وجود یک انسان با ویژگیهای خاص و جذاب، مانند زیبایی و قامت مجلل، برای من اهمیت بیشتری دارد.
نیست بیهوده گر اندوخته ام گوهر اشک
بهر تشریف تو ترتیب نثاریست غرض
هوش مصنوعی: اگرچه اشکهایم بیهدف نیستند، زیرا برای احترام به تو جمع کردهام، این اشکها در واقع هدیهای است که من برای تو آماده کردهام.
چاک در سینه گر انداخته نیست ز درد
بهر اندیشه غم راهگذاریست غرض
هوش مصنوعی: اگر در سینه چاکی ایجاد نشده باشد، درد برای اندیشه غم یک مسیر مشخصی است.
همه دم کار فضولیست چو نی ناله و زار
مگر از بودن او ناله زاریست غرض
هوش مصنوعی: در هر لحظه، فضولی و دخالت در امور دیگران در حال انجام است، مانند نی که دائم ناله و زاری میکند. تنها ناله آن به خاطر وجود خودش و برای نشان دادن درد و رنجش است.